۱۳۸۶ اسفند ۵, یکشنبه

طعم 4 نوع بستنی و ویژگی شخصیتی افراد مورد علاقشون

چه طعمی از بستنی را دوست دارید؟
جالب است بدانید که ارتباط مستقیمی بین ویژگی های شخصیتی شما و طعم بستنی دلخواهتان وجود دارد. این تست خودشناسی برپایه تحقیقات یک شرکت آمریکایی تولید کننده بستنی به نام "ادیس گراند" شکل گرفته است. پس از مدتی تیم محققان به سرپرستی دکتر آلن هیرش رئیس بخش عصب شناسی موسسه تحقیقات بویایی، چشایی شیکاگو موفق شدند به ارتباط بین شخصیت افراد و طعم بستنی مورد علاقه آنها پی ببرند.
تذکر1: بهتر است ابتدا بستنی خود را انتخاب کنید و بعد پاسخ ها را بخوانید : گزینه ها: بستنی وانیلی، بستنی شکلاتی، بستنی موزی و بستنی توت فرنگی تذکر 2: اگر چند نوع بستنی را دوست دارید تنها آن را که به سایرین ترجیح می دهید انتخاب کنید. خود را در شرایطی فرض کنید که باید بین دو نوع بستنی یکی را انتخاب کنید .... مثلا من هم بستنی شکلاتی دوست دارم و هم بستنی توت فرنگی اما اگر مجبور باشم بین آن دو یکی را انتخاب کنم، بستنی شکلاتی را ترجیح می دهم. این نشان می دهد که آن جنبه از خصوصیات شخصیتی شما پر رنگتر هستند .
وانیلی :
اگر بستنی وانیلی دوست دارید، فردی شاد و پرهیجان هستید که از روی انگیزه آنی و بدون فکر قبلی عمل می کنید. در زندگی، خطرات زیادی را می پذیرید و اهداف بزرگی در سر دارید. انتظار شما از خودتان بسیار زیاد است و از ارتباط با اقوام نزدیک خود لذت می برید. به طوری کلی شخصیتی خونگرم، پرتلاش و آرمانگرا دارید و با احساس هستید.
بستنی شکلاتی :
اگر بستنی شکلاتی می پسندید، فردی سرزنده و با نشاط، خلاق، خوش لباس، برونگرا و فریبنده هستید. زندگی شما سرشار از شور و هیجان است و به سادگی روی دیگران تأثیر می گذارید. به طور کلی، طرفداران این بستنی از این که در مرکز توجه دیگران باشند لذت می برند و گرفتار شدن در روال عادی زندگی برایشان کسالت آور است .
بستنی موزی :
اگر طعم موزی را دوست دارید، شخصی راحت هستید که مسائل را ساده در نظر می گیرید. سخاوتمند هستید و در فعالیت هایتان متعادل عمل می کنید. صداقت در شخصیت شما دیده می شود و درعین حال دلسوز و مهربانید.
بستنی توت فرنگی :
اگر بستنی توت فرنگی را انتخاب می کنید، فردی خجالتی هستید. با این حال، احساساتی نیرومند دارید. شکاک، مستبد، خود رأی و درون گرا هستید و به نکات جزئی و ظریف بسیار توجه می کنید. در قبال بسیاری از مسائل به راحتی خودتان را مقصر می دانید و در مواردی بداخلاق و بدبین می شوید. از جمله ابعاد دیگر شخصیت شما آن است که اعتماد به نفس کمی دارید

منشور حقوق بشر کورش کبیر ایران

حتما می دونین که اولین منشور حقوق بشر در تاریخ توسط کوروش کبیر ایرانیان نوشته شده و در سازمان ملل موجوده و به نام ایران ثبت شده ولی خیلی ها از متن این منشور بی خبرن. به همین خاطر خواستم شما هم اطلاع عمومیتونو افزایش بدین. متن حقوق بشر کوروش بزرگ ایران:
مااینک به یاری اهورمزدا تاج سلطنت ایران ، بابل و کشورهای چهارگانه را بر سر گذاشته ام اعلام می کنم تا روزی که زنده هستم و اهورمزدا پادشاهی را به من ارمغان می کند کیش و آیین و باورهای مردمانی را که من پادشاه آنها هستم را گرامی بدارم و نگذارم که فرمانروایان و زیر دستان من ، کیش و آیین و دین و روش مردمان دیگر را پست بدارند و یا آنها را بیازارند .من که امروز افسر پادشاهی را بر سر نهاده ام ، تا روزی که زنده هستم و مزدا پادشاهی را به من ارزانی کرده هرگز فرمانروایی خود را بر هیچ مردمانی به زور تحمیل نکنم و در پادشاهی من هر ملتی آزاد است که مرا به شاهی خوذ بپذیرد یا نپذیرد و هرگاه نخواهد، مرا که، پادشاه ایران و بابل و کشورهای چهار گانه هستم، نخواهم گذاشت که کسی به دیگری ستم کند و اگر کسی ناتوان بود و بر او ستمی رفت من از وی دفاع خواهم کرد و حق او را گرفته و به او پس خواهم داد و ستم کاران را به کیفر خواهم رساند.من تا روزی که پادشاه هستم نخواهم گذاشت کسی مال و اموال دیگری را با زور یا هر روش نادرست دیگری از او بدون پرداخت ارزش واقعی آن بگیرد.من تا روزی که زنده هستم نخواهم گذاشت کسی، کسی را به بیگاری بگیرد و به او مزد نپردازد.من اعلام می کنم که هر کسی آزاد است هر دین و آیینی را که میل دارد برگزیند و در هر جا که می خواهد سکونت نماید و به هرگونه که معتقد است عبادت کند و معتقدات خود را به جا آورد و هر کسب و کاری را که می خواهد انتخاب نماید، تنها به شرطی که حق کسی را پایمال ننماید و زیانی به حقوق دیگران وارد نسازد.من اعلام می کنم هر کس پاسخگوی اعمال خود می باشد هیچ کس را نباید به انگیزه ای که از بستگانش خلاف کرده است مجازات کرد و اگر کسی از دودمان یا خانواده ای خلاف کرد تنها همان کس را به کیفر برسد و با دیگر مردمان و خانواده کاری نیست.تا روزی که من زنده هستم نخواهم گذاشت مردان و زنان را به نام برده یا نام های دیگر بفروشند و این رسم زندگی باید از گیتی رخت بربندد.از مزدا می خواهم که مرا در تعهداتی که نسبت به ملت های ایران و ممالک چهارگانه گرفته ام پیروز گرداند.

پیش بینی سال 87(سال موش) از دیدگاه یک چینی و کا نا دایی بنقل از جراید


تنش، فاجعه، آشفتگي؛ به سال موش خوش آمديد
ورود به سال موش باعث شده نگراني بسياري از مردم جهان را دربرگيرد. طبق نظر روانشناسان خيلي از مردم دنيا به خاطر ورود به سال موش نگران و مضطرب بوده و در انتظار وقوع حوادث طبيعي، فاجعه و سقوط بازارهاي سهام هستند. با پايان سال خوک اهالي شرق آسيا و به خصوص چيني ها دسته دسته به سمت فالگيرها، ستاره شناسان و پيشگوها روان شده اند تا از آينده نامطمئن خود اطلاع پيدا کنند. چيني ها بر اين باورند که وقايع هر سال تحت تاثير عوامل موجود در دل زمين مانند طلا، چوب، آب و آتش تعيين مي شود.ريموند لو استاد فنگ شويي بيان داشت امسال عناصر فوق بر بالاي سطح آب قرار مي گيرند که به معني وجود عناصر مهم روي پايه هاي لغزان است. لو گفت؛ «زميني که روي آب قرار دارد نماد يانگ است که سمبل کوه، ثبات و استحکام است. اما چون در زير آن آب که نماد سستي است قرار دارد اين استحکام و ثبات متزلزل خواهد شد.»لو همچنين افزود که تقويم چيني چرخه يي 60 ساله است، بنابراين سال 2008 درست مانند سال 1948 که بسيار پرماجرا بود، بحران هاي زيادي را از سر خواهد گذراند. در سال 1948 دولت اسرائيل پايه گذاري شد و ديواري بين آلمان شرقي و غربي کشيده شد. اين دو واقعه باعث شکل گيري نزاعي طولاني بين ملت ها شد و سال هاي طولاني مردم بسياري را درگير خود کرد.تقويم قمري بر اساس وضعيت ماه پايه گذاري شده است و هر 12 سال با حيواني شناخته مي شود. فالگيرها بر اساس رابطه بين دايره البروج حيوانات و شخصيت هاي هر يک پيشگويي هاي خود را شکل مي دهند.موش اولين حيوان اين تقويم و نشانگر آغاز دوره است. لو بر اين باور است که امسال شاهد تغييرات مهمي در حکومت امريکا، روسيه و تايوان خواهيم بود. پس از سال موش نوبت به سال هاي گاو، ببر، خرگوش، اژدها، مار، اسب، بز، ميمون، خروس، سگ و خوک مي رسد.البته سال موش نمادي از عشق هم است بنابراين مي تواند باعث ايجاد رسوايي هايي هم شود،در اين سال بين آتش و آب نزاعي در مي گيرد که به معني وقوع سيل يا يک سونامي ديگر است. لو گفت؛ «دردناک ترين فجايع آبي در يک قرن اخير که عبارت بودند از غرق شدن تايتانيک در سال 1912 و توفان سونامي همه و همه در تاريخ هايي رخ دادند که در آن زمان موش داراي حضور برجسته يي بوده است.»او همچنين بيان داشت در سال 1996 بيش از 20 سقوط هواپيما بر فراز اقيانوس ها رخ داد که باعث مرگ 230 نفر شده است.لي سينگ تانگ استادي از نسل سوم مکتب فنگ شويي بيان داشت که چين در 12 ماه آينده احتمالاً با بحران کم آبي روبه رو خواهد بود. لي البته اوضاع اقتصادي بهتري را براي چين بعد از المپيک سال 2008 پيش بيني کرده است. او گفت؛ «بر خلاف سال 2008 سال 2009 اوج شکوفايي براي دولت چين خواهد بود.»اين پيشگو همچنين مدعي شده که در وضعيت سلامتي و کاري هيلاري کلينتون تغييرات اساسي صورت خواهد گرفت که به هيچ عنوان به معني به قدرت رسيدن او از لحاظ سياسي نيست. او گفت؛ «رقيب سرسخت خانم کلينتون يعني آقاي اوباما توانايي مادرزادي براي رهبري دارد و در 10 سال آينده در اوج موفقيت هاي سياسي خود قرار خواهد گرفت. احتمال دارد او برنده انتخابات رياست جمهوري نوامبر امريکا باشد.»

=============================================
روزنامه آمريكايي ديلي نيوز با انتشار پيشگويي هاي يك زن معروف اهل تورنتو كانادا، «2008» را سال حمله آمريكا به ايران توصيف كرده است.(شما خواننده گرامی به این مهملات توجه نکنینید . آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند ) خانم نيكي (Nikki) در مصاحبه با روزنامه ديلي نيوز اظهار داشت:

2008، سالي سرشار از بلا و مصيبت خواهد بود. فهرست پيشگويي هاي وي براي سال جاري ميلادي به شرح زير است:
۱ - دو هواپيما در فرودگاه \"كندي\" به هم برخورد مي كنند و يك فاجعه فضايي ديگر نيز رخ مي دهد. ۲ – عملياتي تروريستي در جريان بازي هاي المپيك پكن به وقوع مي پيوندد. ۳ - توفاني ميامي آمريكا را در مي نوردد. ۴ – آمريكا به ايران حمله مي كند. 5 - جان ادواردز در پي استعفاي هيلاري كلينتون از نامزدي رياست جمهوري آمريكا به دليل مشكلات جسماني، به كاخ سفيد راه مي يابد. 6 - پرنس ويليام يا پرنس هري از خاندان سلطنتي انگليس ربوده مي شوند. 7 - جورج كلوني هنرپيشه هاليوود در اين سال ازدواج كرده و بچه دار مي شود. 8 - پنه لوپه كروز بازيگر مشهور اسپانيايي تبار به فعاليت هاي سياسي در اسپانيا روي مي آورد. 9 - شون پن بازيگر مشهور سينما در جريان سفر به خاورميانه زخمي مي شود. 10 - درماني نو براي ناشنوايي كشف مي شود. 11 - جنين انسان شبيه سازي مي شود. اين پيشگو ادامه داد:
گرچه امسال مملو از بلايا و فجايع خواهد بود، اما سال 2009 به سوي آرامش بيشتري سوق مي يابد. به نوشته روزنامه ديلي نيوز، پيشگويي هاي اين زن به نظر عجيب مي رسد اما بايد اين نكته را در نظر گرفت كه وي در آوريل سال 2001 نيز برخورد دو هواپيما به مركز تجارت جهاني (واقعه 11 سپتامبر) و مرگ استيو ايروين شكارچي تمساح و يكي از چهره هاي سرشناس استراليايي را درست پيش بيني كرده بود. اين در حالي است كه برخي پيش گويي هاي وي براي سال 2007 درست از آب در نيامد كه از آن جمله مي توان به مرگ فيدل كاسترو رهبر كوبا، وقوع انفجار در مركز راكفلر نيويورك اشاره كرد

۱۳۸۶ بهمن ۳۰, سه‌شنبه

خودشناسی در ده مرحله


اين آخرين و استانداردترين تست شخصيت شناسي است كه اين روزها در اروپا بين روانشناسان در جريان است. پاسخهايش هم اصلا كار دشواري نيست. كافي است كمي به خودتان رجوع كنيد. يك كاغذ و قلم هم كنار دستتان باشد كه بتوانيد امتيازهايي كه گرفته‌ايد را جمع بزنيد. حاضريد؟ پس شروع كنيد:


1) چه موقع از روز بهترين و آرام‌ ترين احساس را داريد؟

الف) صبح ب) عصر ج) شب


2) معمولا چگونه راه مي رويد؟

الف) نسبتا سريع، با قدمهاي بلند

ب) نسبتا سريع، با قدمهاي كوتاه ولي تند و پشت سر هم

ج) آهسته تر، با سري صاف روبرو

د) آهسته و سر به زير

ه) خيلي آهسته


3) وقتي با ديگران صحبت مي‌كنيد:

الف) مي ايستيد و دست به سينه حرف مي زنيد

ب) دستها را در هم قلاب مي‌كنيد

ج) يك يا هر دو دست را در پهلو مي گذاريد

د) دست به شخصي كه با او صحبت مي‌كنيد مي زنيد

ه) با گوش خوب بازي مي‌كنيد، به چانه تان دست مي زنيد يا موهايتان را صاف مي‌كنيد.


4) وقتي آرام هستيد چگونه مي نشينيد؟

الف) زانوها خم و پاها تقريبا كنار هم

ب) چهار زانو ج) پاهاي صاف و دراز به بيرون د) يك پا زير ديگري خم


5) وقتي چيزي واقعا براي شما جالب است چگونه واكنش نشان مي دهيد؟

الف) خنده اي بلند كه نشان دهد چقدر موضوع جالب بوده

ب) خنده اما نه بلند ج) با پوزخند كوچك د) لبخند بزرگ ه) لبخند كوچك


6) وقتي وارد يك مهماني يا جمع مي شويد:

الف) با صداي بلند سلام و حركتي كه همه متوجه شما شوند وارد مي شويد

ب) با صداي آرامتر سلام مي‌كنيد و سريع به دنبال شخصي كه مي شناسيد مي گرديد

ج) در حد امكان آرام وارد مي شويد و سعي مي‌كنيد به نظر سايرين نياييد


7) سخت مشغول كاري هستيد بر آن تمركز داريد اما ناگهان دليلي يا شخصي آن را قطع مي‌كند:

الف) از وقفه ايجاد شده راضي هستيد و از آن استقبال مي كنيد

ب) به سختي ناراحت مي شويد ج) حالت بينابين اين دو حالت ايجاد مي شود.


8) كدام يك از مجموعه رنگهاي زير را بيشتر دوست داري؟

الف) قرمز يا نارنجي

ب) سياه

ج) زرد يا آبي كمرنگ

د) سبز ه) آبي تيره يا ارغواني و) سفيد ز) قهوه اي، خاكستري، بنفش


9) وقتي در رختخواب هستيد ( در شب ) در آخرين لحظات پيش از خواب در چه حالتي دراز مي‌كشد؟

الف) به پشت ب) روي شكم ( دمر )

ج) به پهلو و كمي خم و دايره اي د) سر بر روي يك دسته) سر زير پتو يا ملافه ...


10) آيا شما غالبا خواب مي بينيد كه :

الف) از جايي مي افتيد ب) مشغول جنگ و دعوا هستيد

ج) به دنبال كسي يا چيزي هستيد د) پرواز مي‌كنيد يا در آب غوطه ور هستيد

ه) اصلا خواب نمي بينيد و) معمولا خوابهاي خوش مي بينيد

----------------------------------------------------------------------

امتیاز پاسخهایتان :

سوال اول: الف (2 امتياز) ، ب (4 امتياز) ، ج (6 امتياز)

سوال دوم: الف (6 امتياز) ، ب (4امتياز) ، ج (7 امتياز)، د(2 امتياز) ، ه (1 امتياز)

سوال سوم: الف (4 امتياز) ، ب (2امتياز) ، ج (5 امتياز)، د(7 امتياز) ، ه (6 امتياز)

سوال چهارم: الف (4 امتياز) ، ب (6امتياز) ، ج(2 امتياز)، د(1 امتياز)

سوال پنجم: الف (6 امتياز) ، ب (4امتياز) ، ج (3 امتياز)، د(5 امتياز) ، ه (2 امتياز)

سوال ششم: الف (6 امتياز) ، ب (4امتياز) ، ج(2 امتياز)

سوال هفتم: الف (6 امتياز) ، ب (2امتياز) ، ج (4 امتياز)

سوال هشتم: الف (6 امتياز) ، ب(7امتياز) ، ج(5 امتياز)، د(4 امتياز) ، ه (3 امتياز)، و(2 امتياز)، ز(1 امتياز)

سوال نهم: الف (7 امتياز) ، ب (6امتياز) ، ج (4 امتياز)، د(2 امتياز) ، ه (1 امتياز)

سوال دهم: الف (4 امتياز) ، ب (2امتياز) ، ج (3 امتياز)، د(5 امتياز) ، ه (6 امتياز)، و (1 امتياز)

=============================================================

شما دوستانی که امتیازی بین 41 تا 50 به دست آورده‌ايد:

به خود اميدوار باشيد، ديگران شما را با نشاط، سرزنده، سرگرم كننده و جالب و جذاب مي بينند. شما دقيقا مرکز توجه جمع هستيد و از تعادل رفتاري خوبي بهره‌مند هستيد. فردي مهربان، ملاحظه كار و فهميده به نظر مي رسيد. قادر هستيد به موقع باعث شادي و خوشحالي دوستانتان شويد و اسباب هل هله و خنده آنها را فراهم كنيد و در همان شرايط و در صورت لزوم بهترين كمك بر اعضا گروه هستيد.تو زندگی خصوصی شریک جنسیتون زندگی پر از لذتی رو احساس خواهد کرد.


........................ ادامه دارد........................

شما تحت تاثیر کدام رنگ هستید......؟



متولدین فروردین :
سرخرنگ سرخ سبب شده تا متولدین فروردین به دفعات عصبانی شوند ولی به محض آن که شراره های خشم خاموش شد به سرعت تبدیل به آدم هایی شاد و بانشاط می شوند. متولدین فروردین افرادی آرمانگرا ٬ مصمم و با اراده هستند و از احساسات گرایی خوششان نمی آید . هیچ کس نمی تواند مثل آنها قاطع و خشن باشد ولی در این حال کمتر کسی معصومیت و عاطفه آنها را دارد . آنها هرگز تحمل شکست را ندارند وبه گونه ای افراطی راجع به نتیجه نهایی هر چیز ٬ از عشق گرفته تا مسابقه فوتبال ٬ بسیار خوشبین هستند.آنها جنگجویان خوبی هستند و با مغز خود خیلی ماهرانه می جنگند. مخالفت دیگران و موانع و مشکلات برای آنها سرگرمی و مایه نشاط است و از آن لذت می برند . آنها هیچگاه منتظر موفقیت نمی نشینند بلکه با شتاب به سوی آن مید روند و به همین علت کمتر به دیگران وابسته اند.
متولدین اردیبهشت:
صورتی متولدین اردیبهشت خیلی به ندرت نگران می شود .هنگامی که کارها مطابق خواست او انجام نمی گیرد٬ اخم می کند اما عصبانی نمی شود ! خویشتن داری و صبر از صفات ذاتی رنگ درونی اوست و به مدد همین خصوصیات کارای خود را خیلی راحت انجام می دهد و چیزی نمی تئاند مانع او شود . وفاداری و صداقت نسبت به خانواده و دوستان از صفات بارز اوست .همچنین به شجاعت و دلاوری او باید مدال طلا داد چرا که هیچکس مثل او نمی تواند این همه از خود مقاومت نشان دهد. ممکن است سمج و لجوج باشد ولی بردباری او مثال زدنی است.
متولدین خرداد :
نقره ای رنگ درونی متولدین خرداد آنها را به افرادی دلسوز ٬ مهربان ٬ خونگرم و صادق تبدیل ساخته که حرکاتی سریع تر از بقیه ولی دلپذیر دارند. متولدین خرداد از کارهای یکنواخت و تکراری بدشان می آید و به همین علت کارهای روزانه باعث می شود که فکر کنند همچون پرنده ای در قفس اسیر شده اند. این افراد ذاتا بی قرار هستند و همواره در پی هیجان و تغییر و تنوع هستند و اگر در یک جا ثابت بمانند افسرده می شوند. آنها با مهارت های ذاتی خویش چنان در ذهن مخاطب طوفان به راه می اندازند که هیچ کس متوجه تغییر مسیر ذهن نمی شود و اینگونه است که می توانند به اسکیموها یخ بفروشند و به افراد بدبین رویا !
متولدین تیر :
خاکستریتیرگی رنگ درونی متولد تیر سبب می شود که گاهی اوقات بداخلاق شود. چنانچه از کسی ساعت را پرسیدید و با اخم جواب داد ٬ یا در سر میز غذا از کسی نمکدان خواستید و با عصبانیت به شما پرخاش کرد احتمالا او یک متولد تیر است که دوباره دچار بدخلقی شده و از زمین و زمان بیزار است . در این حالت فکر نکنید که از دست شما عصبانی است بلکه او از دنیا ناامید شده است . این حالت او موقتی و گذراست و فورا به همان آدم دلنشین همیشگی تبدیل می شود . متولد تیر همچنین قوه تخیل پرقدرت خود را به خوبی تحت کنترل دارد و تمام حالات درونی خود و دیگران را فورا دریافت کرده و در حافظه قوی خود ثبت می کند.
متولدین مرداد:
طلایی رنگ درونی متولدین مرداد غروری شاهانه به او بخشیده به طوری که همیشه می تواند میزبان باشکوهی باشد . اوبه سختی می تواند حس برتری جویی خود بردیگران کنترل کند و همواره رفتاری فخر فروشانه دارد او برعکس متولدین فرودین که اغلب سعی می کند از یک چاه خشک آب بیرون بکشد٬ انرژی خود را بیهوده تلف نمی کند و از همین رو یک سازمان دهند خوب است و به راحتی می تواند وظایف و اعمال خود را سامان دهد . هر گاه که از خودنمایی دست می کشد دستوراتی که صادر می کند بسیار موثر هستند .
متولدین شهریور :
نارنجی نخستین موضوعی که در مورد متولدین شهریور جلب توجه می کند آن است که وی طوری رفتار می کند که انگار مسأله مهمی درذهن خود دارد و او در تلاش است که آن را حل کند . یا گاهی اوقات احساس مبهمی به شما دست می دهد که انگار او از چیزی نگران است . این احتمال واقعاُ وجود دارد زیرا نگرانی برای او کاملاً طبیعی است و لبخند دلپذیر او همیشه مشکلات بزرگ او را مخفی می کند . این انسان کمال گرا را نمی توانید در محافل اجتماعی پیدا کنید . احتمال اینکه تا دیروقت شب در محیط کار او را بیابید بسیار بیشتر از آن است که در میهمانی او را ببینید !
متولدین مهر :
آبی رنگ آبی آسمانی فطرتی هنری به او بخشیده که از نور و موسیقی ملایم به شدت لذت می برد . تأثیر آرامش و هماهنگی بر سلامتی متولد مهر معجزه آساست . هنگامی که در بستر بیماری می افتد قرار گرفتن در محیط عاطفی و خواندن کتاب های دلپذیر تأثیر فوق العاده ای بر سرعت بهبود او خواهد گذاشت . متولد مهر در هنگام گفتگو با دیگران ابتدا تاجایی که می تواند وراجی می کند و بعد مشتاقانه به حرف های طرف مقابل خود گوش می دهد ٬ در دعواهای دیگران همیشه نقش میانجی را بر عهده می گیرد و واضاع را آرام می کند و صلح و صفا برقرار می سازد .
متولدین آبان :
سفید چنانچه از یک متولد آبان بپرسید که می تواند به شما کمک کند یا نه ٬ به سادگی می گوید : ((بله )) یا ((نه)) ! بنابراین اگر آدم احساس و زودرنجی هستید از او در هیچ موردی نظر خواهی نکنید زیرا او هر حقیقتی را رک و راست و بی رحمانه بر زبان می راند . درپاسخ هم می گوید که شما پرسیدید و او جواب داد . متولد آبان اصلاً اهل تملق گویی و دروغ بافی نیست یعنی منش خود را بالاتر از آن می داند که دست به چنین کاری بزند . بنابراین اگر شما در موردی تعریف کرد یقین داشته باشید که از صمیم قلب گفته و ارزش آن را بدانید .
متولدین آذر :
بنفش متولدین آذر افلب اوقات شاد و خونگرم هستید . ولی هنگامی که از صمیمیت فطری آنها سوء استفاده شود آنگاه از کوره در می روند . عصیان علیه صاحبان قدرت و قوانین و مقررات دست و پاگیر در میان متولدین آذر شایع است . او هرگز از دعوا و در گیری فرار نمی کند و از کسی کمک نمی خواهد . همچنین متولدین آذر هرگز تحمل این را ندارد که کسی آنها را به ناذرستی و عدم صداقت متهم کند . یک اتهام غیر منصفانه و بیجا ممکن است خشم آنها را شعله ور کند ٬ پس در نحوه بیان کلمات با متولدین آذر خوب دقت کنید چرا که آنها اول دست به عمل می زنند و بعد به عواقب آن می اندیشند !
متولدین دی :
قهوه ای رنگ قهوه ای ٬ عملگرایی متولد دی را نشان می دهد . او برای حکمرانی اصلاً احتیاج ندارد که به خودنمایی بپردازد و ترجیح می دهد که دیگران جلو باشند و او قدرت پشت صحنه بماند . البته گاهی متولد دی از یاد می برد که بلند پروازی و جاه طلبی خود را مخفی نماید و تا موقعی که رئیس گروه نشود ٬ دست به کار نمی زند . به یاد داشته باشید که متولد دی همیشه به گونه ای رفتار می کند که تصور می کنید که مانند پر نرم و بی آزار است اما در حقیقیت مانند میخ محکم و کوبنده است .
متولدین بهمن :
زردمتولدین بهمن ترکیبی از خونسردی ٬ عملگرایی و بی ثباتی هستند و به نظر می رسد که با افراد همدلی دارند و فقط با چند کلمه صحبت می توانند اضطراب آنها را کاهش داده و آرامشان کنند . این توانایی آنها احتمالاً به خاطر سیستم عصبی قوی و پرتوان آنهاست . متولدین بهمن معمولاً در انزوای خواصی فرو می روند و مردم معمولاً به درستی آنها را درک نمی کنند زیرا به خوبی نمی توانند با دنیای خیالی و آرمانی آنها ارتباط برقرار کنند . متولدین بهمن علیرغم آنکه دوستان زیادی در اطراف خود دارند ولی دوستان صمیمی و نزدیک چندانی ندارند .
متولدین اسفند :
سبزرنگ بخشنده فطرت آنها سبب شده تا اصولاً عاری از هر نوع حرص و طمع باشند . سرشت دلپذیر ٬ جذاب و در عین حال تنبل متولدین اسفند شما را تحت تأثیر قرار می دهد . او نسبت به همه قید و بندهایی که محدود کننده هستند بی اعتناست به شرط آنکه آزادی خیال پردازی را از او نگیرند و بتواند بنا به خواست خود زندگی کند . او همچنین در مقابل توهین ها ٬ تهمت ها و نظرات دیگران نیز بی تفاوت است ٬ بنابراین خیلی به ندرت ممکن است عکس العمل شدیدی از او ببینید . البته فکر نکنید که کلاً آدمی بی خیال است زمانی که احساساتش جریحه دار شود با زیرکی خاص خود به نیش و کنایه می پردازد و طرف مقابل را مورد ریشخند و استهزاء قرار می دهد.

۱۳۸۶ بهمن ۲۷, شنبه

آموزش تکنیک شناخت افراد در حین صحبت کردن





این تکنیک نشات گرفته از زبان جسماني (body Language) افراد است و عبارت است از يك سري اعمال بخـصـوص بـدن كه انسان ناخودآگاه در شرايط و موقعيتهاي گوناگون از قبيل هيجان، استرس، دروغـگويي، ترس، ابراز علاقه و غيره از خود نشان ميدهد. علوم زبان جسماني در سالهاي اخير پيشرفت زيادي نموده و داراي شاخه هاي متنوع گرديده است.چكيده اي از اين علم را بيان ميدارم تا بوسيله آن بتوانيد بهتر متوجه حقايق افراد مختلف شويد:


چشمها


سطح چشمها: در يك گـروه، مـعمـولا فـردي كـه سطح ديـد چشمانش از سايرين بالاتر است رهبر محسوب ميگردد. هنگامي كه شما ايـستـاده باشيد و ديگران نشسته قطعا شما را در موضع قدرت قرار ميدهد. مالش چشم: زماني كه فردي چشمش را با انگشت اشاره مالش مي دهـد نـشـانـگر فريب و نيرنگ مي باشد. از آنجايي كه فرد ميـخواهد تماس ديداري را قطع كند بهانه اي بدست مي آورد كه به اين طرف و آن طرف نگاه كند. ايـن حـركت غير ارادي يـك افــشـاگر حسابي است كه فرد دارد دروغ مي گويد. چشم برگرداندن: اين معمولا يك علامت مسلم از نيرنگ، گناه و دروغگويي است. چشمان بسته: هرگاه چشمان يك فرد براي لحظه اي طولاني تـر از چـشم بر هم زدن متعارف بسته و ابروها نيز برخاسته شود پيـام چنـيـن اسـت: "بـه حرف زدن خود خاتمه بده." حركت چشم به سمت بالا: اين نشانه غضب و عصبانيت است. نگاه مختصر به اطراف: اين ژستي خـجـالت گـونه و عشوه گرانه است. فرد جسورانه خيره ميشود در حاليكه سرش را پايين انداخته و به سمت مخالف كج ميكند. اشـاره بـر كمرويي بي باكانه دارد. نگاه ممتد: اين بي ترديد يك نشانه گرايش جنسي است. شخصي كه تماس چشمي برقرار مي كند، چشم برگردانده، سپس مجددا به چشمان شما نگاه مي كند ميـگويـد: "مايلم با شما بيشتر آشنا شوم" نگاه خيره شديد: اين نشانه خلق تهاجمي، سلطه جويانه و تهديد آميز است. نگاه به بالا و پايين: هنگامي كه آقايي نگاهش را به سر تا پاي يك خانم مياندازد به او مي فهماند كه به اندام فيزيكي وي علاقه مند است. چشمك: چشمك يك علامت غـرض آلود است. نـشانـگر آن اسـت كـه رمز و رازي ميـان فردي كه چشمك ميزند و فردي كه به او چشمك زده مي شود برقرار است. بالا انداختن همزمان دو ابرو: در ميان يك اتاق شلوغ، مفهوم آن كاملا واضح و روشن است: مايلم با شما ملاقات كنم. بالا انداختن يك ابرو: زماني كه يك ابرو بالا انداخته ميشود در حالي كه ابرو ديگر پايين باقي ميماند مفهومش اين است: حرف شما را باور نميكنم. ابروهاي گره خورده: زماني كه هر دو ابرو به سمت همديگر كشيده ميشود باعث پديد آمدن شيار بين آن دو مي شـود كه دلالت بر اضطـراب، درد، تـرس و يـا آمـيـزه اي از ايــن هيجانات دارد. پوشاندن صورت: زماني كه دست بر روي صورت مي آيد مـفـهومش چنين است: شوكه شده ام. اين ژست بين فرد و موقعيت مزاحم و مـتـجاوز فاصله مي اندازد.


بيني


لمس بيني: هنگامي كه دست فردي در زمان مـحاوره با بـيـنـي اش تـماس پـيـدا كند، نشانگر آن است كه فرد موضوعي را كتمان ميكند. فردي كـه اين حركت را انجام ميدهد معمولا از آن نا آگاه است ظاهر وي ممكن است آرام به نظر برسد اما باطن فرد پريـشان و آشفته است. روانشناسان معتقدند دسـت زدن به بـيـنـي يـك حـركـت غـيـر ارادي بـراي پوشاندن دهان و كتمان دروغ مي باشد. دستها به بـيني انـتقال مي يابند تا حقيقت را پنهان كنند. فراخ كردن بيني: خشم، غضب و عصبانيت. حركت بيني به سمت بالا: وقـتي بيني با كج كردن سر به عقب به سمت بالا ميرود پيام روشن است. فرد ميگويد: "من برتر هستم، من بهتر از شما هستم" گرفتن بيني: چيزي فاسد شده است. پيچيدن بيني: پيچ خوردگي بيني به يك سو نشانگر نفرت و بـيـزاري و طرد مي بـاشد. چين و چروك بيني: وقتـي عـضلات اطراف بيني منقبض ميـشوند چيـن و چروك ما بين چشمها پديد مي آيد، افشا كننده تنفر و انزجار است - از يك طرد ملايم تا تنفر شديد.


دهان

خنده زوركي: اين نيشخند كنترل شده تا چشمها گسترش نمي يابد. دهان كجي: گوشه لبها را مانند پوزخند به عقب برده و دندانها را نمايان ميگرداند. تبسم با دهان گشوده: دندانهاي بالا نمايان شده و بـه شـخـصـي كـه بـا شـما گفتگو ميكند مي فهماند كه مايل هستيد بيشتر با او آشنا شويد. تبسم با لبان بسته: اين لبخند تنها براي اداي احترام و ادب و نزاكت است. در هم كشيدن لبها: هرگاه فردي لبهايش را در هم كشيد به مفهوم آن است كه طرف مقابلش را جذاب و دلربا يافته. لبهاي سفت و جمع شده: دال برتنش و عدم پذيرش است. جويدن لبها: وقتي فردي لب پايين خود را جويده و سرش را تكان ميدهد نشانگر خشم فرد است. تماس با لب 1: هرگاه انگشت اشاره بطور عمودي براي لحظه اي به طرف بالا آيد ميگويد: ساكت باش. تماس با لب 2: ولي هرگاه انگشت اشاره به لب پايين تماس پيدا كند و دهـان انـدكـي باز شود مفهومش چنين است: "مي خواهم با شما صحبت كنم"


سر

سر تكان دادن (بالا و پايين): كمك ميكند ديگران آرامش بيابند و نـشانگر توافق است. سر تكان دادن(چپ و راست): تكان دادن ســر از يك سو به سوي ديگر دال بر مخالفت و بي علاقگي است. تكيه دادن چانه: گذاشتن دستها زير چانه مي گويد: "من حوصـله ام سـر رفـتـه". فرد ممكن است بخواهد خود را مشتاق جلوه دهد اما پيام واقعي آن چنين است: "من قادر نيستم روي سخن شما تمركز كنم" مالش گردن: مالش گردن ترديد را در مورد مـوضـوع گفته شده و يا شنيده شده آشكار مي سازد. اين ژست معمولا توسط انگشت اشاره روي كنار گردن درست زير گوش پديد مي آيد. نوازش چانه: اين علامت نويد دهنده نـشانگر آن است كه توجه شنونده با دقت كامل و مشتاقانه به تك تك واژه هايي است كه شما مي گوييد. اين حركتي متفكرانه است كه معمولا توسط مردي كه ريش ندارد انجام مي شود. مالش چانه: اين ژست اندكي متـفاوت بـوده و تـوسط حركت انگشت اشاره بر سراسر پايين چانه انجام ميگيرد و ميتواند نشانگر آن باشد كه شنونده حرف شما را باور ندارد. خميازه كشيدن: خواب آلودگي تنها علت خميازه نمي باشد بلكه "خميازه اجتماعي" نيز وجود دارد. خميازه اي كه در يك موقعيت استرس زاي خفيف پديد مي آيد. هنگاميكه مردد هستيد چه كاري ميخواهيد انجام دهيد خميازه روشي است براي خريدن زمان.


دست ها (از مچ تا سر انگشتان)


دست دادن محكم: فردي كه دستش را دراز كرده و سـپـس دسـتـانـش را بـه طـريقي مي چرخاند كه دستش بالا و كف دستش پايين قرار مي گيـرد، سـعي در توفق و برتري جويي دارد. اين نوع دست دادن اغـلب اوقـات در مـوقـعـيـت هـاي سيـاسي و ديپلماتيك كاربرد دارد. دست دادن بسيار محكم: نشانگر شور و اشـتياق و سلطـه گـري اسـت. بـي تـرديــد ميتوان فهميد چه كسي اينجا فرمان ميدهد. دست دادن شل: فردي كه تـنـها انگشتان دستـش را دراز ميكند و يا دستهايش مانند ماهي شل است، مي گويد: مايل نيستم به مـن دسـت بزنيد، من صميميت را دوست ندارم. همچنين آن نشانه ضعف، انقياد و مطيع و تسليم بودن نيز ميباشد. هر گاه آقايي در يك موقعيت كاري از اين دست دادن استفاده ميكند امكان دارد چنين برساند كه قصد دارد مخفيانه اعمال نفوذ در موقعيت نمايد. دست دادن با هر دو دست: هرگاه از دست چپ براي در برگرفتن و پوشاندن دستهاي فشرده شده استفاده گردد، دست دادن دستكش وار ناميده شده و راستي و صميميت زياد را مي رساند مانند يك در آغوش گرفتن كوچك و ظريف. حركت انگشت: ضربه آهسته، مضراب زدن و يا ريتم يكنواختي را با انگشتان نواختن، دلالت بر بي تابي و ناشكيبايي دارد. يك حركت نمادين گريز ميباشد. انگشتان عمل راه رفتن را گرچه بدن بي حركت است انجام ميدهند. دستهاي پـنهان: اين ژست مرموز و آب زير كاهانه است. فرد ميگويد: مايل به گفتگو با شما نميباشم. خصوصا در مورد دستهايي كه عميقا در جيــب ها فرو شده باشد جايي كه براي تماس و گرفتن دست و يا هر گونه رابطه صميمانه وجود نخواهد داشت. دستها به روي زانو: وقتي كف دستها بـه طـرف بـالا بـاشـد، شـخص گـشـاده رو و پـذيـرا مي باشد. وقتي كف دستها پايين باشـد مـمكـن اسـت پـاي فـريبكاري و تعرض در ميان باشد. مناره كردن انگشتان: هنگامي كه فردي انگشتان خود را به هم فشرده و چـانـه و دهان را روي سر انگشتان قرار ميدهد نـشانگر تفكر عـمـيق است. مانند زماني كه شخص به اميد شنيدن جواب مي باشد. همچنين حايلي اسـت بـراي مـحـافـظـت كـردن از قفسه سينه، پايين صورت و دهان. مشت پوشيده شده با دست باز: فـرد در ايـن حـالت خشـمگين است اما مي كوشد كه آرام بماند. به اصطلاح خود را كنترل كند.اما مراقب اين فرد باشيد چون امكان دارد هر موضوع كوچكي منجر به آن گردد كه كنترلش را از دست بدهد. پرتاب دست: شـخصـي كـه مـي خـواهـد عـقايدش را به اجبار تحميل كند ممكن است دستش را بطرف شنونده و جلو پرتاب كند. درحالت پرخاشگرانه خفيفتر تنها از انگشتان استفاده ميگردد. قلاب كردن دستها پشت سر: اين يك ژست متكبرانه ميباشد. خصوصا زماني كه فرد به عقب تكيه داده باشد. او ميگويد: من آنقدر بر شما سلطه دارم كه نياز به دفاع كردن از خودم ندارم. بازي كردن با حلقه ازدواج: اين علامت عصبي بودن و نـشـانگر آن است كه مشكلي در ارتباط وجود دارد. خصوصا زماني كه فرد همزمان در مـورد هـمسـرش در حـال صحبت كردن ميباشد. تكان بيقرار دستها: اين تلاش بدن براي رهايي مي باشد. هـورمـون آدرنـاليـن در حال ترشح شدن است اما فرد نمي داند چگونه رهايي يابد. كلـنـجار رفـتـن بـا سـر آسـتـيـن پيراهن و يا جواهر آلات روي مچ به ديگران ميـگويد كه: شما احتيـاج بـه تـوجـه داريـد. در كـافه ايـن عمل جايز و مناسب است اما در جلسات كاري منحرف كننده و موجب حواس پرتي ميگردد. دست زدن به كراوات: اين رفتار مردانه مي گويد:مي خواهم تاثير خوبي از خودم بجا بگذارم. اين روش اوست كه مي خواهـد بـه شـما بـفـهــماند شديدا" در تـلاش اسـت تـا خوشنودتان سازد. دست كشيدن در ميان موها: وقتي افراد نمي دانـنـد چه چيز بايد بگويند اغلب اوقات دستشان را ميان موها مي كشند. نـاظـري كه قـادر است زبان بدن را متوجه شود آگاه است كه فرد در مورد كاري كه مي خواهد انجام دهد و يا چيزي كه ميخواهد بگويد ترديد دارد.


دستها(تمام دست)


خم كردن بازوها: اين كار ميگويد: "من پر زور و نيـرومند هستم." بالا آوردن يـك بازو نيز راهي براي جلب توجه ميبـاشد. هر دو دسـت را بـجلو دراز كردن ژست خوش آمد گويي ميباشد. دستها به پشت: وقتي دستها به پشت كمر قلاب ميگردند مفهومش اين است كه فرد وضعيت را تحت كنترل خود دارد. ميگويد: "من راحت هستم" مشابه حركتي كه سربازان زماني كه در حالت خبردار نيستند به خود ميگيرند. دستها به جلو: هنگامي كه ما مضطرب مي باشيم تمايل به نگاه داشتن دستهـاي خود در جلوي بدن خود داريم تا بتوانيم يك سد حفاظتي ايجاد گردانيم. دستهاي قلاب شده: بر خـلاف دسـت به سـينه بودن كه دستها بطور متقاطع به روي سينه قرار ميگيرند، اين ژست در افرادي مشاهده ميشود كه در شرايط اضـطراب آمـيزي قرار دارند. در واقع چنين به نظر مي آيد براي حفظ جانشان به خودشان دست آويخته اند. دستهاي تا شده: زمانيكه دستها مقابل بدن همديگر را قطع ميكنند، مـعـمـولا نشانگر وضعيت تدافعي ميباشد. فرد ميگويد: من تمايل ندارم به هرچيزي كه با عقايدم در تضـاد مي باشد گـوش دهـم. اغـلب مردم از مانعي كه اين طرز ايستادن پديد مي آورد آگاهي ندارند. اما بـي تـرديـد بـراي سـد كـردن هـر گونه تعدي و مزاحـمت بكار گرفته مي شـود. خصوصا وقتي كه لبهاي درهم و اخم نيز با آن همراه گردد. دراز كردن دست : زماني كه يك مرد نشسته و دست خود را دراز كرده، او ميـگويد: "من اينجا را تحت كنترل خود دارم". اما اگر يك زن اين كا را انجام دهد، مـردها معمولا اينگونه مي پندارند كه او از حد و حدود خود تجاوز كرده است. هر چنـد زمـانـي كه تنها يك دست را روي صندلي مجاور قرار ميدهد ميگويد: "ميخواهم مانند شما(مردها) باشم" دست به كمر بودن: دستها دو طرف كمر به طوري كه آرنج به طرف خارج بدن قرار مـيـگيرد فرد ميگويد: از من فاصله بگير. اين يك عمل نا آگاهانه مي باشد كه مـا هـرگاه احساس جامعه ستيزي داشته باشيم و يا در محل پر ازدحامي قرار داريم و تـمايـل نداريم ديگران نزديك به ما شوند اعمال ميكنيم. شانه بالا انداختن: شانه ها بر آمده گشته و كف دستها به سمت خارج ميچرخنـد. پيام روشن و واضح مي باشد: من شما را نمي شناسم . و يا من نمي تـوانم به شما كمك كنم. دلالت بر احساس درماندگي فردي است كه اين ژست را به خود ميگيرد.


پاها


تكان دادن پاها: وقتي فردي طوري نشسته كه يك پا را روي پـاي ديـگر انـداخته و يك پا را در هوا تكان مي دهد پيام اين است: من حوصله ام سـر رفته. حـركات نـشـانـگر گـريز است اگرچه بدن فرد ساكن و بدون حركت مي باشد. انداختن پاها روي هم در ناحيه زانو: اين حالت متداول بطور يـكسان در مردان و زنان رايج مي باشد. مفهومش اين است كه: من بـسـيار آسـوده خاطر هستم. قوزك پا روي زانو: اين معمولا عملي مردانه مي باشد. ميگويد: من قاطعانه از حقوقم دفاع مي كنـم اما بـا آرامـش هسـتم. اين همان ژست اصيل "پا روي پا اندازي كابويي" است. انداختن پا روي هم در ناحيه قوزك: اين ژسـت در مـردها بيش از زن ها مورد استفاده قرار مي گيرد. مي گويد: "من مودبانه در آرامش هستم." به هم پيچيدن پاها: اين ژست در خانمها رايج مي باشد. زن پاهايش را به هم مي پيچانـد طوري كه يك پايش را به پشت قوزك پاي ديگرش قلاب ميكند. مردها انجام دادن اين كار را دشوار مي پندارند. بـه هم فشردگي اين حالت برداشت " در آغوشگيري" و نوعي تمايل جنسي را در ذهن تداعي مي سازد. قفل كردن پاها: اين نيز نمونه اي از ژست زنانه ميباشد. او در حالي كه ايستاده يك پا را به پشت پاي ديگر قفل مي كند. اين عمل معمولا به مفهوم آن است كه فرد عصبي و ناراحت مي باشد.


وضعيت اندامي


نشستن: افرادي كه ولو و تن پرورانه مي نشنيند را مي شناسيد؟ آنها پـاهـايـشـان را باز نموده و دستهايشان به پشت صندلي مجاور مي اندازد و به همه اعلام مي كنند كه در آنجا حضور دارند و تمام مكان را به اشغال خود در آورده اند. پاها بروي هم در ناحيه ران: اين يك نمونه از حركات مردانه مي بـاشـد كـه ضـمنـا در زناني كه شلوار به پا ميـكنند ديـده ميشود. اين وضع و برخورد، خيره سري و لجاجت را ميرساند. و مفهومش اين است كه: "مـن عقيده ام را تغيير نخواهم داد پس به خودتان زحمت ندهيد". در آغوش گرفتن پاها: زن ها بيشتر اين عمل را انجام مي دهند. اغـلـب اوقـات بـه روي صندلي و يا نيمكت مي نشينند و خودشان را مثل يك توپ فشرده، جمع و حلقه كرده و پاهايشان را در آغوش مي گيرند. هر چند كه اين رفتار خود-شيفته ايـنطور به نظر مي آيد كه زن خود را بداخل ميكشاند اما او در واقع به دنبال يك ملاقات و رويارويي رمانتيك است. روي لبه صندلي: هرگاه فردي روي لبه دسته صندلي بنشيند شما مي توانيد اينگونه برداشت كنيد كه فرد گوش به زنگ، مـصـمـم و مشتاق به در مـيـان گـذاشـتـن عـقـايـد و احساسات خود ميباشد. هر چند كه با عقايد شما كاملا در مغايرت باشند. قلاب كردن زانو ها: هنگامي كه فردي به جلـو خـم شده و زانـوها را قلاب مي كـنـد ايـن علامت هـشـدار دهـنـده اي بـراي شـما مـي بـاشـد كه ســريع تر صحبت كنيد. شنونده در آستانه پريدن از جاي خود و رفتن است. صاف نشستن: مصمم، مصر و با پشتكار پيام افرادي است كه اينگونه مي نـشـيـنـنـد. رسيدن به ظاهرشان برايشان اهميت دارد و حاظر هستند همه چيز را به منظور رسيدن به اهدافشان قرباني كنند. خم شدن به عقب: آنان به صندلي كج كن ها نيز مشهور ميباشند. اين افراد ماجراجو و شيطنت كار هستند و ميل به ريسك كردن دارند. مانند واژگون شدن از عقب كه برخي اوقات نيز روي ميدهد. خم شدن به جلو: نشستن در اين وضع نشانه علاقه وافر شنونده ميباشد. مي گويد: "توجه من به شماست". وقتي اين اتفاق ميافتد گوينده معمولا به عقب خم ميشود كه بيانگر آن است كه گوينده مسلط بر كارش ميباشد. به جلو خميده شدن: هنگامي كه فرد روي صندلي به جـلو خـميـده شـده بـاشـد ممكن است معذب به نظر آيد. اما عكس آن صادق مي باشد. اين حالت غير رسمي و خودماني بيانگر اعتماد به نفس در تمام عرصه هاي اجتماعي ميباشد. هر دو پا بروي زمين: افرادي كه اينگونه مي نشينند، واقع بـيـن، مـستقل، عمل گرا و منظم هستند. آنها مايلند شما آگاه باشيد كه وضعيت را تحت كنترل خود دارند. پيام اين گروه چنين است: " اطراف من مراقب حركاتت باش، من جدي هستم." ميان دو پا قرار دادن صندلي: چرخـانـدن صـنـدلـي و نـشستن روي آن همچون سوار شدن بروي اسب يك نمونه مشخص از رفتار مردانه است. نـشانگر يك فرد حكم كننده و سلطه جو ميباشد. وقـتي كه يك زن اين ژست را به خود ميگيرد ميگويد: "ميخواهم مانند مردان باشم".


بدن


راست قامت ايستادن: حالت ايستادن افراشته ميگويد شما انسان با اعتماد به نفس، صادق و موفقي هستيد. حتـي اگـر كـوتـاه قـد باشيد، گرفتن يك ژست مطمئن و بي پروا شما را پر ابهت نشان خواهد داد. گامهاي كوتاه-بلند: استفاده از تمام طول پا در هنگام راه رفتن، گامهاي بلند برداشتن و كمر را راست و سر را بالا نگاه داشتن بيانگر يك حالت مطمئن و با صراحت مي باشد. برعكس گام هاي ريز و با شانه هاي قوز كرده فرد را ترسو و آسيب پذير مينمايد. احوالپرسي دوستانه: با اندك بالا آوردن ابرو زمانيكـه بـراي نـخستين بار شخصي را ملاقات مي كنيد، شما را علاقه مند، با نشاط و هوشيار مي نمايد. رويارويي نزديك: هر فردي مجاز و نيازمند مقدار معيني حـريـم شـخـصـي در پـيـرامـون خودش ميباشد. معمولا آن حريم شخصي 180-90 سانتيمتري شمـا امـتـداد مـي يـابد. محدوده صميمي و خودماني 50 سانتيمتر امتداد دارد. زمانيكه فردي خيلي نزديك به جلو مي آيد منجر به مزاحمت و ناراحتي مي گـردد. اين يـك عـمل تـجاوز كارانه مي باشد كه مرزها و حدود ديگران را رعايت نكرده و احترامي براي آنها قائل نمي باشد. اين طرز رفتار مي تواند سبـب شود تا يـك فـرد مـنـفعـل و بي اراده، احساس آسيب پذيري كرده و حالت تدافعي به خود گيرد. تا زماني كه از شما در خواست نشده عقب بمانيد. بي رغبتي: اگر ميخواهيد برتر از ديگران جلوه كنيد، پشت به ديوار تكيه زده و دست به سينه بايستيد. پيام روشن است: "مزاحم نشويد." گرفتن گردن: هنگاميكـه دسـت بـه طرف بالا تاب خورده و خودش را به پشت گردن قلاب مي كند نشانه خشم مي باشد. در دوران بدوي اين ژست به ضربت سختي بر سر فرد مقابل منجر مي گشت. اما در جامعه متمدن ميبايد از اين عمل اجتنـاب ورزيـد. افراديكه زبان بدن را متوجه ميشوند از توانمندي اين عمل آگاه هستند. بي قراري(وول خوردن): در موقعيت اجـتمـاعي هرگاه با پول خرد داخل جيبتان بازي كنيد و صداي جيرينگ جيرينگ آن را درآورده يا با موها و يا لباستان كلنجار رويـد، علامت واضحي است كه شما عصبي، بي قرار و هيجان زده مي بـاشـيـد. بـراي گـذاشتن تاثير خوب بر روي ديگران سعي كنيد اين حركات تهييج آميز و بيتاب گونه را در خود فرو نشانيد. كشيدن شلوار: اين عمل در مردان بيش از زنان انجام ميشود. چون مردها هستند كه اغلب اوقات شلوار به تن مي كنند. پارچه شلوار يك پا به نشانه نـابـاوري بـه بــالا كشيده ميشود. مانند اين ميماند كه پايش را روي يك چيز ناخوشايند گـذاشـته و ميكوشد آن را از روي شلوارش بتكاند. به ديوار تكيه زدن: زمانيكه شما به ديوار و يا درب ورودي با آرامش خاطر بسيار، تـكيه مي دهيد، به ديگران مي گوييد كه بمانند. اين روشـي اسـت براي طولاني كردن گفتگو خصوصا وقتي كه در موقعيتهاي اجتماعي قرار داريد. ارتباط نزديك: دو فرديكه با هم گفتگو كرده و همديگر را در يك جايگاه و همسو مييابند، انس و علاقه متقابل را نمايان ميكند. افراديكه براي مدت زمان مديدي با يكديگر بوده اند حركات يكديگر را تـقـلـيـد و تـكرار كـرده و حـتـي كلمات و الفاظ يكساني را همزمان بيان ميكنند. نزاع: هنگامي است كه دو فرد رو در روي هم، اما برخـلاف مـورد قـبلـي مي ايستند كه بيانگر خشونت و تند خويي شديد ميباشد. در شرايط عادي هر دو فرد در هنگام صحبت كردن اندكي از يكديگر فاصله ميگرند. امـا هرگاه بخواهند با يكديگر زورآزمايي و نزاع كنند خود را در حالت بيني به بيني قرار ميدهند كه تقابل بسيار خطرناكي است. تعظيم كردن: اين ژست اداي احترام دنياي كهن، ديگر كاربردي جـز در محافل ديپلماتيك و موقعيت هاي رسمي ندارد. هر چند كه در زمانهاي گذشته بـه عنوان اداي احـترام و درود فرستاندن متعارف بكار مي رفته است، اما اكنـون در اغـلـب اوقـات تـوسـط هـنرمـندان و مجريان بر روي سن مورد استفاده قرار ميگيرد.

قرنها خواهم خفت...فرصت عاشق شدنم کوتاه است...


عشق فرشته اي است كه ترم عبوديتش را در زمين مي گذراند. عشق ، امتحان ورودي رحمت الهي ست.عشق ، تبصره اي ست كه با آن مي توان به كلاس بالاتر از بهشت رفت. عشق ، خداشناسي عمومیست عشق، مذهب مردمي ست. عشق قوي ترين استدلال وجود خداست. عشق رصدخانهء ماوراي طبيعت است عشق ، قند متافيزيكي ست كه در دل آدم آب مي شود. عشق نپال هيپي هاي از جان گذشته است. عشق ، ماري جوانايي ست كه در گل آدم ريخته اند. عشق آمپول ب كمپلكس معرفت است.عشق فشار خون طبيعي جانداران است. عشق يك عمل جراحي حيرت انگيز است كه خداوند، روي قلب آدمي انجام داده است.عشق آسانسور حيات بشر است : واي به حال كسي كه توي آسانسور گير افتاده باشد. عشق ،نردباني ست كه ما را از خود بالا مي كشد. عشق خروج اضطراري انسان از كريدور عادت است. عشق، اتوباني ست كه تا ته ابديت مي رودعشق ، جناح راديكال عرفان است : عاشقات هميشه به دنبال يك تحول بنيادي در استروكتور وجودند.عشق ، كاري ست كه تنها از سينه سوخته هاي محبت و دود چراغ خورده هاي معرفت بر مي آيد.عشق در تاريخ انسان ، حلبچه اي ست كه روزنامه نگاران روزمرگي آن را به سكوت برگزار مي كنند.عشق ، تنگهء هرمز زيستن است. تنگه اي كه قايق هاي ميانه رو را به قايق هاي تندرو تبديل مي كند.عشق ، يك بسيجي تنها در ميدان مين است. عشق ، اجاره بهاي انسان در طبيعت است كه هيچ عاشقي هرگز موفق به پرداخت كامل آن نمي شود. عشق ، مساعدهء خدا به انسان پيش از سر برج قسط است. عشق، نخ و سوزني ست كه همهء شاعران جهان را به هم پيوند مي دهد.عشق دفترچهء بسيج خلقت است كه بدون آن زندگي هيچ ذره اي نخواهد چرخيد. عشق، جنگ جهاني اول و آخر تاريخ است.عشق عزراييل زيبايي ست كه رسيد جسم را مي گيرد و قبض روح را امضا مي كند. عشق، ملاقات عمومي موجودات با عزرائيل است. هر كس مي خواهد عشق را تماشا كند به خود بنگرد. عشق من و توييم به اضافهء يك پاييز قدم زنان. عشق، دهكدهء اجدادي ماست كه در آن گوسفندان خداوند را داغ مي كنند تا قاطي گله هاي شيطان نشودعشق رد شدن مسيح از روبروي آبادي ماستما بايد زمستانها را از عشق ذخيره استفاده كنيم. در روستاهاي ما رسم است كه عشق را روي ايوان پهن كنند براي شبهاي يلداي جدايي. عشق ، چارديواري اختيازي نيست.عشق ، يك چارديواري جبري ست: ما آزاديم خود را بر عشق بياويزيم يا خود را به عشق پرتاب كنيم. شهادت انواع گوناگون دارد. گاهي شهيدان خط دوست حتي يك خال هم بر نمي دارند.گاه شهادت يعني به شهادت نرسيدن، گاه شهادت يك نوع زندگاني فجيع است.من الآن شهيداني را مي شناسم كه از صبح تا شب دنبال يك ليوان خنجر مي دوند و هرگز به فيض فوز نمي رسند ،من شهيداني را مي شناسم كه شمشيرها از گردنهاي افراختهء آنان مي گريزند… راستي عشق را بار ديگر تلفظ كنيد! عشق چند بخش است؟فيلسوفان جهان كوشيده اند تا به اندازهء عشق تعريفي بتراشند.اين سؤالي ست كه حتي مولانا هم براي آن پاسخي نشئه آور نيافت.تمام شاعران جهان، پشت سر اين پرسش، به نوبت ايستاده اند. در طول تاريخ ادبيات، لشكرهاي شكست خوردهء هنرمندان را مي بينيم كه هر كدام با نيزه اي در قلب و شمشيري بر گردن، تنها مشتي خون بر آستانهء عشق پاشيده اند.حلاج نيز پاسخ اين سؤال را به امروز و فردا افكند: امروز داري را بر او آويختند و فردا خونش را به كوير خاكستر ريختند.هر جا از عاشقي بپرسيد عشق چيست تنها به زخمهاي خود اشاره مي كند.عشق، ترجمهء زخم است. عشق، حاشيهء انسان بر كتاب آفرينش است. عشق، خلاصهء جهان است.عشق چكيدهء ذرات و شيرهء كائنات است. عشق، پاسخ مبهم انسان به ابديت است. عشق جوابيهء خدا به شيطان است. عشق، انفاركتوس تدريجي محبت است. عشق، سرطان دوست داشتن است عشق خريد و فروش پاياپاي عاشق و معشوق است. عشق، پيغامي است كه پرستوها به سرزمينهاي ديگر مي برند.عشق، لك لكي است كه روي درخت خاطرات ما لانه دارد. عشق، پنجره اي است كه ما از آن ازدحام جهان را تفسير مي كنيم.عشق چهارده سالگي تحير ماست. عشق اولين آهي است كه در آيينه كشيده ايم.عشق همان حالتي است كه ما را به موزه مي برد.عشق همان فعل و انفعالي است كه در برابر گل سرخ به ما دست مي دهدعشق همهء آغوشهايي است كه انسانها بر يكديگر گشاده اند. عشق، رابطهء بين ما و سنجاقك هاست،عشق حاصل ضرب همهء تنديسهاي الهي در نگاه ماست. عشق دل ماست تقسيم بر همهء زيباييها. عشق كوچه ايست كه دوست داريم از آن عبور كنيم. عشق محلي است كه در آن دل ما قرار ملاقات مي گيرد. عشق، دوچرخه ايست كه با آن از جاده هاي كوهستاني ييلاق گذشتيم. عشق، اولين كت و شلوار ما در شب عيد خودآگاهي ست. عشق اولين حقوق ما از باجهء معرفت است. عشق اولين پاداش ما از حسابداري الهي ست................

.تقدیم به عاشقان دل سوخته................



۱۳۸۶ بهمن ۲۶, جمعه

جشنهای سنت ایرانی

در سده سوم میلادی که برابر با آغاز دوره ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده است بنام کلودیوس دوم. کلودیوس باورهای شگفتی داشته است، برای نمونه سربازی خوب خواهد جنگید که زن نگرفته باشد. از این رو زناشویی را برای سربازان امپراتوری روم بازداشته می کند.کلودیوس به اندازه ای سنگدل وفرمانش به اندازه ای بی چون و چرا بود که هیچ کس یارای یاری به زناشویی سربازان را نداشت.ولی کشیشی به نام والنتیوس(والنتاین)،پنهانی عقد سربازان رومی را با دختران دلخواهشان جاری می کرد.کلودیوس دوم از این رخداد آگاه می شود و دستور می دهد که والنتاین را به زندان بیندازند. والنتاین در زندان دلداده دختر زندانبان می شود. سرانجام کشیش به جرم جاری کردن عقد دلدادگان، با دلی عاشق به دار آویخته می شود...بنابراین او را به نام فدایی وشهید راه عشق می دانند و از آن زمان نمادی می شود برای عشق!" اما٬ کمتر کسی است که بداند در ایران باستان نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد٬ بلکه از ۲۰ قرن پیش از میلاد روزی مرسوم به روز"عشق" بوده است!جالب است که این روز در تقویم جدید ایرانی دقیقا مصادف است با ۲۹ بهمن یعنی تنها سه روز پس از ولنتاین فرنگی ها!این روز "سپندار مذگان" یا "اسپندار مذگان" نام داشته است!فلسفه بزرگداشتن این روز به عنوان "روز عشق" نیز به این صورت بوده است که در ایران باستان هر ماه را سی روز حساب می کردند و علاوه بر اینکه ماه ها اسم داشتند هر یک از روزهای ماه نیز اسم داشتند.مثلا:روز اول را روز "اهورا مزدا" روز دوم را روز "بهمن"(سلامت واندیشه)که از نخستین صفات خداوند است.روز سوم روز..........و روز پنجم "سپندار مذ "بوده است.سپندار مذ لقب ملی "زمین" است. یعنی گستراننده،مقدس،فروتن،زمین نماد عشق است چون با فروتنی،تواضع و گذشت به مه عشق میورزد. زشت و زیبا را به یک چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان ر مهر خود امان می دهد.به همین دلیل در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را به عنوان نماد عشق می پنداشتند. در هر ماه يك بار نام روز و ماه يكي مي شده است كه در همان روز که نامش با نام ماه مقارن میشد جشنی ترتیب می دادند متناسب با نام آن روز و ماه مثلا شانزدهمین روز هر ماه مهر نام داشت که در ماه مهر "مهرگان" لقب می گرفت.همین طور روز پنجم ماه روز اسپندار مذ نام داشت که در ماه دوازدهم سال که آن هم اسپندار مذ نام داشت جشنی با همین عنوان می گرفتند.در روز جشن سپندارمذگان٬ زنان به مردان خود محبت هدیه می کردند و مردان نیز در این روز زنان و دختران را بر تخت پادشاهی نشانده به آنها هدیه می دادند و از آن ها اطاعت می کردند. ملت ایران از جمله ملت هایی است که زندگی اش با جشن و شادمانی پیوند فراوانی داشته است. به مناسبتهای گوناگون جشن بر پا می کردند و با سرور و شادمانی روزگار میگذرانده اند.این جشن ها نشان دهنده فرهنگ،نحوه زندگی،خلق و خوی،فلسفه حیات و کلا جهان بینی در ایرانیان است. از آن جایی که ما با فرهنگ باستانی خود بیگانه ایم شکوه و زیبایی این فرهنگ با ما بیگانه شده است.اسفندگان از جمله جشن هاي ماهيانه اي است كه با صد افسوس، از گذشته ي برپايي آن آگاهي چنداني نداريم. اما بنا بر گفته ابوريحان بيروني در ايران قديم جشني با نام مزدگيران يا مردگيران در بين مردم رواج داشته است. از ويژگيهاي اين جشن كه زمان برگزاري آن ۵ روز نخست ماه اسفند بوده، استراحت كامل زنان از كار و تلاش و كوشش، و فرمانبرداري كامل مردان از زنان بوده است. در اين چند روز به پاس تلاش يكساله زنان، مردان وظايف ايشان را بر دوش گرفته و با اين كار، فعاليت هاي يك زن را تجربه مي كردند و در عين حال دادن هديه در اين روز به زن خانه از آداب و رسوم جشن بوده است. به هر حال آنچه كه مي دانيم ويژگي اين جشن است كه به نام سپنته آرمئيتي يا فروزه از خود گذشتگي و فروتني و مهر بي پايان ، مزين است. سپنته آرمئيتي (سپندارمذ) يا اسفند امروزي ، نام چهارمين امشاسپند و نام پنجمين روز هر ماه است كه در جهان مادي نگهبان زمين مي باشد. سپنته آرمئيتي ، فروزه اي است با ويژگيهاي زنانه و مادرانه يعني مهر و عشق بي پايان و تواضع و فروتني كه به راستي زمين نمادي نيكو بر آن است. بنابر سالنامه زرتشتي ، روز اسفند از ماه اسفند يعني پنجمين روز از اين ماه و بنابر تقويم امروزي، 29 بهمن ماه روز سپاسداري از جايگاه زنان و مادران است. حال انتخاب با خود ماست.ا گر می خواهیم به گذشته پرافتخار ایران با غرور بنگریم٬ امروز باید یاد سنن پاک و نیکوی ایرانی و پارسی خود را زنده کنیم. بی شک نکوداشت جشن های باستانی پارسیان٬ یکی از این کارهاست. ۲۹ بهمن روز "سپندار مذگان" مبارک باد

ولنتاین

ولنتاين يا همان روز عشاق هر ساله در سراسر جهان در 14 فوريه برابر با 25 بهمن جشن گرفته ميشود .
سمبلهاي ولنتاين شامل موارد زير ميباشد:
1- شكل يك قلب ساده و يا تير خورده
2- كيوپید
3- كبوتر،قمري و مرغ عشق
4- گل رز
5- تور
6- گره هاي عشق
7- علامت"X"8
8- روبان قرمز
در زیر به توضیح موارد فوق می پردازم.
1- شكل يك قلب ساده و يا تير خورده:

از آنجـايـي كـه قـلب مركزاحساسات عميق،اصيل و پر شور است. قلب تير خورده آسيب پذيري عشق را نشان ميدهد.
هنگامي كه شما از سوي معشوق خود طرد ميشود. قلب تير خورده نشانه پيوند و اتحاد زن و مرد نيز ميباشد.
2 - كيوپيد(CUPID):

كـه به شـكل يك كودك برهنه، فربه و بالدار ترسيم ميگردد. اين كودك شيطان با لبخندي موذيانه تـيـر و كمان نيز با خود حمل ميكند. چنانچه يكي از تيرهاي اين كودك به قلب فردي اصابت كند وي فورا عاشق ميشود.كـيوپيد در واقع پسر ونوس الهه عشق و زيبايي در افسانه هاي روم باستان مي بـاشد. معني لغوي آن "آرزو " است.كوپيد برخي اوقات آمور(AMOR) نيز ناميده ميگردد. همتاي كوپيد در افسانه هاي يوناني اروس ((EROS نام دارد.

3- كبوتر،قمري و مرغ عشق:


اين پرندگان نماد وفاداري، پاكي و معصوميت هستند


4- گل رز:

گل سرخ شهبانوي گلهاست. نماد جنگ و صلح، عشق وگذشت.
5- تور:


جنـس دستـمال خانم هـا را در گـذشـته تشـكـيـل ميـداده است. در زمــانهاي ديرين رسم برآن بوده كه هرگاه دسـتـمال

خـانمـي به زميــن مي افتاد مردي كه متوجه آن ميشده بلافاصله آن را از زمين برداشته و به زن ميداد.
6- گره هاي عشق:

از يك سري حلقه هاي در هم تنيده و بافته شـده تشكـيـل يـــافته اند. اين حلقه ها آغاز و پاياني ندارند و نماد عشق جاوداني و پايدار است.

7- علامت"X":
اين علامت به معني بوسه در كارت هاي تبريك و نامه هاي روز ولنتاين است.
8- روبان قرمز:
اين رسم به زمانهاي قديم بازميگردد كه شواليه ها هنـگـاميكه عـازم جنـگ بودند نوار يا روسري از معشوقه

خود دريافت كرده و آن را به يادگار با خود ميبردند.
* ساليانه بيش از يك ميليارد كارت تبريك ولنتاين در سراسر جهان رد و بدل ميگردد كه 85 درصد آنها توسط زنان خريداري ميشود.
* ساليانه 50 ميليون گل رز و ميليونها جعبه شكلات در سالروز ولنتاين هديه داده ميشود كه اغلب آنها را مردان خريداري ميكنند.
* هداياي روز ولنتاين شامل: گل رز و يا دسته گل كوچك، شكلات، كارت تبريك ولنتاين، عروسك، شمع، يك نامه عاشقانه، يك قطعه شعر عاشقانه و يا هديه كوچك.

دردودل....


ما بعد از شهــدا چه کرده ایم؟
این سئوالیست که خیلی از ماایرونیهااز خودمون میپرسیمو پرسیدیم .هشت سال جنگ تحمیلی و پرپر شدن عزیزان و جوانان این مرز بوم که فقط فقط برای حفظ میهن و ناموس مملکتشون به جان فشانیها دست زدندو لبیک گفتن وبه شهد شیرین شهادت نائل گشتن . و اما ما............
آیا واقعا حامی حرمت خون پاک آنها هستیم و بودیم؟ متاسفانه هر لحظه که سپری میشود یاد وخاطره آن عزیزان کمرنگ ترمیشود.
این حقیقتی است تلخ و دردناک که نمیتوان مخفی کرد . اگر بدرستی بیندیشیم به وضوح مشاهده میکنیم که رسوب تلخ مدگرایی و فرهنگ غربی در جامعه ما چه فلاکتها که نداشته .بدحجابی ، نوعی بی بندوباری، تضعیف شدن ارکان دینی در زندگی و.... را میتوان بوضوح مشاهده کرد . جای تاسف داره و نگون بختی. ای وای بر من ایرانی که ادعا دارم یک مسلمانمو عاشق میهن و ولایت فقیه ....اما در باطن .......
کمی تفکر بد نیست اگر این حقایق رابه خشک طبعی وصله نکنیم شاید......

وانیار سرنوشت

این وبلاگ مبحثی است آزاد مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران