![](https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjMsTj80c9EbRpgZYkqksPFGGyYjR3KEayOxNyy7OZYgTq39fOzFTeVqyoEoLk3XG96NQPgdy-0sWnQpGIY6LLH0VsBKaPQbn9xBmr4y_1alrRaz-0gzgAXPdfVKurWA3mWCjvFdpeek-c/s320/6app8on.jpg)
۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۵, چهارشنبه
۱۳۸۷ اردیبهشت ۸, یکشنبه
ضرب المثلهای دنیا در مورد خانمها
ضرب المثل روسی هست كه میگه : مرد عاقل در گریه كردنه زن جز آب چیزی نمی بینه. اسپانیایی میگه كه : به زن نگویید زیباست چون ممكن است از شادی دیوانه شود.آلمانیا میگن: زن كمانچه نیست كه بعد نواختن آنرا به دیوار آویزون كنی.انگلیسیا میگن : زن اسلحه ایی جز زبان ندارد .لهستانیا میگن : زن اول برده ، زن دوم: رفیق ، اما زن سوم: اربابت میشه. عربها میگن: زن بهتر است كور باشد تا خیلی زیبا .بلغارستانیا میگن : زن بی شوهر مثل اسب بدونه دهنه است.
۱۳۸۶ اسفند ۲۳, پنجشنبه
تاریخچه طهران ( تهران )
![](https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhKPAN3pZnAJchZmy-btKELOwzomU1TjRWDJan3FcAoG84EepoZRLC4kUk3jrDmhvXfeH7SXsysuDnBMrnmAnnVa1NwZoOvpMzmMeif2D-Rp7p-YinkuqDn_KoDoumzVo6tDZO0bJ8nz8M/s200/Shamsol.jpg)
سرتوماس هربرت در سال 1308هجري قمري در مورد تهران مي نويسد:
تهران در ميان جلگه قرار كرفته است و داراي 3000خانه و چند بازار است كه از آجر ساخته شده اند و بازارهاي آن بطوري بناشده كه فاقد سقف مي باشند. و چشمه ها و تاكستانها، باغها و جويبارهاي زيبايي دارد. شاه سليمان صفوي نيز تا اندازه اي در آبادي تهران سهم داشته و نخستين كا بدستور او بنا شد. در دوره حمله افاغنه تهران سقوط كرد و به دست انان افتاد و به دستور اشرف افغان تمامي باغها و تاكستانها تبديل به ويرانه شد با ظهور نادرشاه و شكست اشرف افغان در دامغان 1141هجري قمري آنها بزركان تهران را كشته و راهي اصفهان شدند و اشرف افغان نيز از ورامين رانده شد. در زمان نادرشاه افشار تهران جاني تازه گرفت . وي رهبران بزرك شيعه راجمع كرد و از آنان خواستار رفع اختلاف شيعه و سني و اتحاد اسلام شد.در سال 1154هجري قمري شهر را به فرزندش رضا قلي ميرزا سپرده كه به علت عدم كفايت توسط خود نادرشاه كورشد. با انقراض خاندان افشاريه تهران به دست سلسله قاجاريه كه رقيب كريمخان زند بودند افتاد.در جنكي كه بين خاندان قاجار و خاندان زند(محمد حسن خان ) برپا شد خان قاجار شكست خورده و كريم خان چون تهران را جايي مناسب براي خود يافته بود به تهران عزيمت كرد و دستور بناي عمارت ايواني و حرمخانه را داد و كويي قصد اشت تهران را بايتخت قرار دهد. ولي با كشته شدن محمد حسن خان قاجار و اسارت پسرش آغا محمدخان آسايش خيال پيدا كرده و راهي شيراز شد. پس از مرگ كريمخان زند آغامحمدخان فرصت را مغتنم شمرده و از شيراز فرار كرده و با تني چند از بستكان خود راهي تهران شد و با همت ايل قاجار و همراهان خود موفق به تصرف تهران شد و در روز يكشنبه 11جمادي الثاني سال 1200 هجري قمري كه مصادف با نوروز بود در تهران جلوس كرد و از آن تاريخ تهران دارالخلافه خوانده شد و به عنوان بايتخت قاجاريه انتخاب كرديد و به ساختن عمارت تخت مرمر كه تنها يادگار آن عهد است اكتفا كرد. ولي در زمان فتحعليشاه ساختمانهاي تازه اي احداث شد كه از آن جمله مي توان مسجد امام خميني (مسجدشاه)، مسجد سيدعزيزالله ،درسه مروي ، قصر قاجار، نگارستان و لاله زار نام برد. در آن زمان طبق گفته ژنرال گاردان فرانسوي تهران حدود 50000 نفر جمعيت داشت (سال 1222هجري قمري ) در زمان به سلطنت رسيدن محمد شاه قاجار رونق و رشد تهران ادامه يافت . باغ داوديه ، مسجد جمعه وبازار بين الحرمين در زمان سلطنت وي احداث شد. در همين دوره به دستور ميرزاآقاسي دو محله به نامهاي عباس آباد و محمديه به محله هاي تهران اضافه شد. علاوه بر اينمهاجرت اهالي قفقاز كه به علت جنك روس و ايران صورت كرفت هم در رونق و رشد تهران موثر بوده است ، چرا كه اكثرا در تهران سكونت گزيدند. در اوايل سلطنت ناصرالدين شاه قاجار به همت ميرزا تقي خان اميركبير بناهاي زيادي احداث شد. از جمله آنها مي توان از مدرسه دارالفنون ، بازار امير، بازار كفاشها و سراي امير نام برد. جمعيت تهران نيزدر اين زمان بسيار زياد شده و به 150هزار نفر رسيده بود. لذا ميرزا يوسف مستوفي الممالك (صدر اعظم) و ميرزا عيسي (وزير) مامور شدند تا محدوده جديد شهر را تعيين كنند و از انجايي كه اين مهم نيازمند نقشه بود در سال 1275هجري قمري كروهي به سربرستي عليقلي ميرزا اعتضادالسلطنه و با همكاري موسيوكرشيش سرتيب و معلم توپخانه و دستياري چند نفر از شاگردان مدرسه دارالفنون براي اولين بار از تهران نقشه برداري كردند و در سال 1284 هجري قمري با همكاري مهندس بوهلر فرانسوي و جمعي از مهندسان و معماران نقشه جديدي از تهران تهيه كرده و اراضي وسيعي را داخل محدوده شهر وارد كردند و شهر را باخندقها و باروهاي جديد (به شكل هشت ضلعي) محدود ساختند. ارتباط شهر نيز با خارج از طريق 12 دروازه به نامهاي : شميران ، دولت ، يوسف آباد، دوشان تبه ، دولاب ،خراسان ، باغشاه ، قزوين ، كمرك ، حضرت عبدالعظيم ، غار و خاني آباد امكان پذير بود.
در سال 1305 هجري قمري مهندس عبدالغفار نجم الملك معلم رياضيات مدرسه دارالفنون با كمك عده اي از معلمان ديگر و بيست نفر از شاگردان مدرسه مزبور از تهران جديد به مقياس 2000:1 نقشه برداري كردند . بر اساس همين عمليات محيط شهر را 19200 متر محاسبه كردند و جمعيت تهران راهم 250 هزار نفر سرشماري كردند. اين هييت براي تهيه نقشه حدود 4 سال وقت صرف كردند و بالاخره در سال 1309 هجري قمري نقشه تهران جديد به باي جاب رسيد كه در مقايسه با نقشه موسيو كرشيش از دقت بالايي برخوردار بود. از ديكر بناهاي مهم دوره سلطنت ناصرالدين شاه مي توان باغ كلستان ، باغ و قصر سلطنت آباد، مدرسه و مسجد شهيد مطهري (سبهسالار) ، باغ فردوس ، ميدان امين السلطان ، شمس العماره و... را نام برد.
در اين دوره جند محله نيز با نامهاي سنكلج ، خاني آباد، قنات آباد، باچنار، كود زنبوركخانه و بازار بزرك به محله هاي تهران اضافه شد. اينها مربوط به تحولاتي بود كه تا قبل از سال 1300هجري شمسي بوقوع بيوست ولي تحول اساسي و نوين سازي تهران از سال 1300 هجري شمسي به بعد انجام شد.
تحولات بعد از 1300هجري شمسي را ميتوان به 4 دوره تقسيم نمود:
در دوره اول (سالهاي 1300 تا 1320): تقريبا تمامي خندقها و دروازه ها از ميان رفت و كوچه ها و معابر قديمي اصلاح شد و چهره شهر شكل منظم هندسي به خود گرفت. جمعيت تهران هم در اين سده افزايش چشمگيري بيدا كرد به نحوي كه طي دو سرشماري در سالهاي 1310و1319 هجري شمسي از 300 هزار نفر(سرشماري اول) به540 هزار نفر(سرشماري دوم ) رسيد. از ساختمانها و تاسيسات مهم اين دوره مي توان بانك ملي ايران ،وزارت امورخارجه ، شهرباني كل كشور، ايستگاه راه آهن تهران ، دانشگاه تهران ، ايستگاه فرستنده راديويي تهران ، باشگاه افسران و چند بيمارستان نام برد. دوره دوم (سالهاي 1320 تا 1332) : اين دوره مصادف با بروز جنك جهاني دوم بود لذا تغييرات زيادي انجام نشد و تنها شهر از اطراف اندكي توسعه يافت . جمعيت تهران در اين دوره مطابق آمار رسمي سال 1325 حدود 880 هزار نفر بود. دوره سوم (سالهاي 1332 تا 1357ه.ش ) در اين دوره به علت احداث بزرگراهها، خيابانها و بلوارها ، شهركهاي جديد، ساختمانهاي بزرگ ، تهران رشد چشمگيري داشته و از هر سو كسترش بيدا كرده بود به نحوي كه يكي از شهرهاي بزرگ قاره آسيا محسوب مي شد. جمعيت ان نيز به سرعت افزايش پيدا كرده بود و از يك ميلون و هشتصد هزار نفر 1335 به چهارميليون و پانصدو سي هزار نفر در سال 1355 (طي 20 سال ) رسيد. دوره چهارم از سال 1357 تا كنون : در اين دوره كه مصادف با پيروزي انقلاب اسلامي و سالهاي بعد از آن است تهران رشد چشمكيري داشته و از هر سو گسترده شده است. علت اين امر را مي توان بروز جنگ تحميلي عراق بر ايران و پديده مهاجرت ، اختصاص باره اي از اراضي به تعاونيها براي خانه سازي و بالاخره ايجاد خانه هاي ارزان قيمت دانست . بر اساس آمار سال 1371 جمعيت تهران بالغ بر 6620461 نفر مي باشد و اكنون از مرز 8500000 نفر كذشته است با توجه به اينكه تهران مساحتي حدود 1200 كيلومتر مربع دارد ، لذا تراكم جمعيت آن به حدود 5518 نفر در كيلومتر مربع يا18÷ 55 نفر در هكتار مي رسد كه نشانگر يكي از متراكم ترين شهرهاي جهان است . تهران كنوني از طريق يك فرودكاه بين المللي (مهر آباد) با خارج از كشور ارتباط دارد. در اين رابطه بايد خاطر نشان ساخت كه تعداد خطوط هوايي كه تهران را به نقاط مختلف دنيا مرتبط مي كند در چند سال اخير افزايش پيدا كرده است ، در ضمن فرودكاه بين المللي امام (7تير) نيز دردست احداث است . اين فرودگاه وسعتي بالغ بر 15 كيلومتر مربع دارد و در 35 كيلومتري جنوب غربي تهران واقع شده است و بزودي با ظرفيت 5/7 ميليون مسافر در سال آغاز بكار خواهد كرد. محور ارتباطي ديكر راه آهن مي باشد. كه از نظر حجم مسافر درصد بالايي را به خود اختصاص مي دهد. خطوط سراسري تهران اروبا نيز از مبدا تهران فعاليت گسترده اي دارد. علاوه بر آن مترو هم در دست احداث است كه دو مسير آن خط روگذر بوده (خط سريع السير تهران -كرج و خط سريع السير تهران -بهشت زهرا و بقيه زير كذر است و شامل 4 خط عمده شمالي -جنوبي و شرقي - غربي مي باشد. علاوه بر خطوط هوايي و راه آهن ، راههاي آسفالته بخصوص اتوبانها و بزركراهها از اهميت ويزه اي در ارتباط تهران با ساير نقاط برخوردار است . تهران امروزه داراي بزرگراهها و اتوبانهاي متعددي مي باشد كه ارتباط قسمتهاي مختلف را باهم و نيز حاشيه و اطراف آن امكانپذير مي سازد. يكي ديگر از طرحهاي اجرايي جهت سرعت بخشيدن به حمل و نقل مسافر ايجاد خطوط اتوبوس برقي است كه در حال خاضر دو خط آن فعال ميباشد: ميدان امام حسين -سه راه تهرانبارس ، ميدان امام حسين- ميدان خراسان .طرح خط ويژه هم گام موثري در حمل و نقل مسافر در محدوده مركزي شهر مي باشد. طرح جامع ديگري در كاهش بار ترافيك اجراي ((طرح ترافيك )) مي باشد. اين طرح از 1358 به اجرا درآمد و امروزه با تغييراتي در حدو مرز آن از ساعت 30:6 صبح لغايت 5 بعد از ظهر قابل اجراست . برپايي نمايشگاههاي بين المللي و داخلي با موضوع هاي مختلف علمي ، فرهنگي ،هنري و تجاري و ... خود به اهميت تهران به عنوان يك مركز ثقل مي افزايد و همه ساله شاهد شكوفايي و رشد بيشتر اين نمايشكاهها از نظر كمي و كيفي هستيم . تهران داراي گردشكاهها و تفرجگاههاي بسيار است كه براي گذراندن اوقات فراقت اقشار مختلف مناسب بوده و توانايي جذب عده زيادي را هم دارد از جمله اين مراكز: شمشمك ، ديزين ، آبعلي ، توچال ،دربند، دركه ، كولكچال ،گلابدره ، پارك ارم ،شهر بازي ، ميني سيتي ، سد كرج و سد لتيان را مي توان نام برد كه بخصوص در روزهاي اخر هفته بذيراي عده زيادي از مردم مي باشند. علاوه بر اينها پاركها و پاركهاي جنگلي نيز در بر كردن اوقات فراقت شهروندان نقش ويژه اي دارد و تهران از اين نظر شهر غني بوده و داراي پارك جنگلي سرخه حصار، پارك جنگلي غزال ، پارك جنگلي تلو، پارك جنگلي لويزان ، پارك جنگلي قوچك ، بارك جنكلي لتيان ، بارك جنكلي چيتگر ،پارك جنگلي خرگوش دره را نام برد. وجود تالارها و فرهنگسراها نيز گام بزرگي در اشاعه فرهنك و هنر بوده و در گسترش آن نيز بسيار كوشش شده است . و در اين مبحث مي توان ا فرهنگسراي بهمن كه در سال 1370 شروع به كار كرد و همچنين مجموعه فرهنگي گلستان كه در سال 1377 شروع به كار كرد نام برد. موزه هاي متعدد و مختلفي هم اكنون در تهران فعاليت دارند بخصوص چند سال اخير چند موزه مهم و ديدني كشايش يافته كه موزه تاري طبيعي ايران و موزه باغ فردوس از آن جمله مي باشند. تهران مركز كليه وزارتخانه ها وادارات ومراكزعلمي كشور مي باشدو بيش از 80 سفارتخانه در آن وجود دارد.
تهران در گذشته از روستاهای ری بوده و ری که در تقاطع محورهای قم، خراسان، مازندران، قزوین، گیلان و ساوه واقع شده به سبب مرکزیت مهم سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی از قدیم مورد نظر بوده و مدعیان همواره این مرکز راهبردی را مورد تهاجم و حمله قرار میداده اند.روستای تهران به واسطه برخورداری از مغاکها و حفرههای زیر زمینی و مواضع طبیعی فراوان و دشواری نفوذ در آنها پناهگاه خوبی برای دولتمردان و دیگر اشخاصی بوده که احتمالاً مورد تعقیب مدعیان قرار داشته اند.از سوی دیگر، کاروانهای بزرگی که از محورهای مورد بحث عبور میکردند شکارهای سودمندی بودند و اغلب مورد حمله چپاول مردم بومی واقع میشدند. روستای تهران در واقع کانون چپاولگران و نهانگاه کالاهای دزدیدهشده بود و این وضع تا زمان شاه تهماسب صفوی که قزوین را به عنوان پایتخت خود انتخاب نمود ادامه داشت.
پیشرفت :
به عبارتی دیگر تهران ترقی و حرکت سریع خود به سوی پیشرفت را از سال انتقال پایتخت به قزوین آغاز کرد و شاه تهماسب صفوی به دلیل آنکه سید حمزه، جد اعلای صفویه در شهر ری و در جوار مرقد حضرت عبدالعظیم مدفون بود گاه به زیارت میرفت. او با افزایش رفت و آمدهایش دستور داد پیرامون آن باروی محکمی برای وی بسازند. همچنین دستور داد بناهای جدید بسازند که درسال 971 ﻫ- ق با ایجاد 114 برج (به تعداد سورههای قرآن) در تهرن آغاز شد و وی دستور داد در زیر هر برج یکی از سورههای قرآن را دفن کنند.حصاری که دور تهران کشیده شد شش هزار قدم طول داشت و برای ساختمان آن و برج هایش از دو نقطه خاکبرداری کردند که بعدها یکی از دو محل به "چالهمیدان" و دیگری به "چالهحصار" معروف شد.پس از انقراض صفویه، نادر شاه افشار در سال 1154 ﻫ- ق تهران را به رسم تیول به پسر خود رضا قلی داد و پس از افشاریه، کریم خان زند به علت درگیری و نزاع با آغا محمد خان قاجار و از آنجا که تهران در نزدیکی طبرستان (یعنی مقر اصلی آغا محمدخان) قرار داشت صلاح خود را در اقامت در تهران دید.
تهران دارلخلافه شد:
بعد از مرگ کریمخان زند، آغا محمد خان قاجار در سال 1200 ﻫ- ق در اول فروردین بر تخت سلطنت نشت و تهران را بهعنوان پایتخت برگزید و "دارالخلافه" نامید.انتخاب تهران به عنوان پایتخت از سوی خان قاجار چند علت داشته که مهمترین آنها نزدیکی به اراضی حاصل خیز ورامین و مجاورت آن با محل استقرار ایلات ساوجبلاغ بوده است، مضافا ایلات غرب ساکن در ورامین، یعنی هواخواهان وی در حوالی تهران اقامت داشتند و جز این، تهران با استرآباد و مازندران که در حقیقت ستاد اصلی نیروهایش بود فاصله چندانی نداشته است.در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار بر اثر موج حرکت ایران به سوی غرب، تهران بیش از پیش آباد گردید. از جمعیت تهران در دوره فتحعلی شاه اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی به طوری که در کتاب جام جم معتمدالدوله فرهاد میرزا آمده است جمعیت تهران در زمان ناصرالدین شاه، صد و پنجاه هزار نفر رسیده بود.ناصر الدین شاه دو نفر را مامور کرد که محدوده و نقشهای برای پایتخت در نظر بگیرند و با وسعت بیشتری به حفر خندقهای جدیدی در اطراف تهران بپردازند.
دروازهها و محلات تهران :
ساختمان حصار و حفر خندقهای جدید تهران قریب به ده سال طول کشید و شهر تهران چندین برابر توسعه یافت و مساحت آن به سه فرسخ و نیم رسید و از طریق 12 دروازه به محیط بیرون خود ارتباط یافت. این دروازهها که هم اینک نیز، اگر چه ساختمان آنها از بین رفته، اما اسمشان باقی است. عبارتاند از:
دروازههای دولت، یوسف آباد و شمیران (در شمال شهر)
دروازههای خراسان، دولاب و دوشان تپه (در شرق شهر)
دروازههای باغشاه، قزوین و گمرک (در غرب شهر)
دروازههای غار، رباط کریم و حضرت عبدالعظیم (در جنوب شهر)
در واقع حدود جغرافیایی تهران به شرح ذیل بود:
شمال: طول خیابان انقلاب فعلی، از حدود پیچ شمیران تا کمی بعد از چهار راه کالج که به شکل مایل به طرف غرب و خیابان سی متری (کارگر کنونی) امتداد داشت. غرب: از حدود چهار راه جمهوری کنونی تا حوالی میدان گمرک جنوب: خیابان شوش، از حدود میدان راه آهن تا حوالی میدان گمرک. شرق: خیابان شهباز(17 شهریور فعلی) تا بعد از میدان شهدای کنونی.
و محلاتی که در داخل این محدوده قرار داشتند و هنوز بسیاری از آنها با همان اسم و رسم قدیم وجود دارند. محله دولت که به دلیل نزدیکی با کاخهای سلطنتی به این نام خوانده میشد، خیابانهای لالهزار، خیابان شاهآباد، خیابان اسلامبول، خیابان علاءالدوله (فردوسی) خیابان لختی (سعدی) خیابان واگنخانه (خیابان اکباتان) عین الدوله، دوشانتپه (ژاله)، نظامیه (بهارستان) و دروازه شمیران را شامل بود.محله عودلاجان (بر گرفته از واژه عربی عودلاجان به معنی بازار عطر فروشان است) تشکیل میشد از خیابان جلیل آباد (خیام) کاخ گلستان تا ناصریه (ناصر خسرو) و حدود مسجد شاه و شمال بوذرجمهری شرقی و پامنار و جنوب خیابان چراغ برق (امیر کبیر) و میدان توپخانه، که محله کلیمیان و و زرتشتیان مقیم تهران بوده است.محله سنگلج که بخش اعظم و عمده آن را امروزه پارک شهر تشکیل میدهد، در گذشته یکی از مراکز مهم سیاسی بود و با اینکه در حال حاضر تقریباً از بین رفته ولی هنوز اشتهار تاریخی خود را از دست نداده.چاله حصار یکی دیگر از محلات جنوب تهران بود که چون آن را خاکبرداری و خاکش را به مصرف حصار کشی تهران رسانده بودند، مقدار زیادی چاله گود مانند داشت، بعدها برای تخلیه زبالههای شهر از آنجا استفاده میکردند.چاله میدان نیز که قبلا در دوره صفویه خاک آن را به مصرف حصار کشی تهران رسانده بودند، وضعی تقریباً مشابه چاله حصار داشت و محل تخیله زباله تهران به حساب میآمد، این محله محدود به جنوب بازار چهل تن و امامزاده سید اسماعیل و میدان مال فروشها، میدان امین السلطان، گمرک، خانی آباد، دروازه غار و پاقاپوق (اعدام) بود.
حمل و نقل :
اولین اتومبیل تهران :
به دنبال کالسکه هایی که با بخار و آتش حرکت می کردند اولین اتومبیل هایی که به ایران وارد شد . سواری های فورد کروکی کلاچی با لاستیک توپر بود . اتومبیل هایی نیز شبیه وانت امروزی وارد تهران شد که به آنها ماشین لاری می گفتند و همچنین اتومبیل های دورسیمی که برای حمل بار و مسافر می آمدند . به هر جهت نخستین اتومبیل در زمان مظفرالدین شاه وارد تهران گردید .
اولین خط آهن ( ماشین دودی ):
نخستین خط آهن ایران ، خط آهن تهران به شهرری بود که در سال 1261 هجری شمسی و 1883 میلادی امتیاز آن را یک نفر مهندس فرانسوی به نام مسیوبواتان از ناصرالدین شاه گرفت . ماشین های که در این خط به کار افتادند نام ترن نداشتند بلکه در دارالخائفه آنهار را ماشین دودی می گفتند .
دلیجان :
دلیجان کالسکه ای هشت نفره بود با اطاق و پشتی باربنددار با دور چرخ هایی از آهن که از درشکه و کالسکه که چرخ هایش رزین دار ، سخت تر و از گاری فنر نداشت راحت تر بود .
کجاوه ، پالکی و هودج :
سه وسیله نقلیه ساخته شده از چوب بودند که بر روی قاطر ، الاغ ، اسب و یا شتر حمل می کردید هر کجاوه و پالکی و هودج فقط جای یک نفر بود و بر مرکب از هر نوع دو تا از این جایگاهها قرار می گرفت که تعادل آن برقرار گردد .
واگن اسبی :
واگن اسبی به وسیله دو یا چهار اسب بر روی ریل حرکت می کرد و تقریباٌ بیشتر خیابان های اصلی شهر را به هم وصل می کرد . این واگن یا تراموای ، دارای چند قسمت بود . قسمت اول محوطه کوچکی بود مخصوص فرار گرفتن سورچی و قسمت های دیگر اختصاص به مسافرانی داشت که بر روی نیمکت هایی که در دو طرف واگن ها تعبیه شده بود ، قرار می گرفتند . خطوط مختلف واگن اسبی در خیابان ها به قرار زیر بود : اول ، خط بازار که تا آخر خیابان لاله زار نزدیک خیابان رفاهی رفت و آمد می کرد . دوم ، خط خیابان شاهزاده عبدالعظیم که از بازار به راه می افتاد و خیابان ناصریه و خیابان ناصریه و خیابان چراغ گاز را طی می کرد و از خیابان ری می گذشت و به کار ماشین دودی می رسید . سوم ، خط باغ شاه که از بازار حرکت می اکرد و بعد از شش دو راهی به دروازه باغشاه می رسید .
رسوم سنتي و باورها
عید نوروزاز جنبه دینی و اسلامی:
نوروز پس از اسلام از احترام خاصی برخوردار بوده و روایاتی در این مورد وجود دارد . مرحوم علامه مجلسی از امام جعفر صادق نقل می کند که فرمودند : در این روز ( نوروز ) کشتی حضرت نوح بعد از طوفان بر کوه جودی قرار گرفت . در این روز فرشته وحی بر حضرت رسول ( ص ) نازل شد و پیام پیامبری بدو داد ( عید مبعث ) این روزی است که پیامبر اسلام ( ص ) بت های کفار قریش را در مکه شکست و روزی که حضرت ابراهیم نیز بت های کافران را شکست . همان روزی است که حضرت رسول ( ص ) در بین ملکه و مدینه صحابه را به دور خود جمع کرد و به آنها مسأله جانشینی علی را بعد از خویش ابلاغ نمود ( عید غدیر ) . باز در همین روز بود که حضرت رسول ( ص ) علی را فرستاد به وادی جنیان که از ایشان بیعت از برای او بگیرد . در این روز بعد از کشته شدن عثمان ، مردم با علی بیعت کردند و بدین سان خلافت به علی بازگشت . امام جعفر صادق به یکی از صحابه خود می فرمایند : این روز را عجمان حفظ کردند و حرمت آن را رعایت کردند و شما را عریان آن را ضایع کردید و باز بدو فرمودند : در این روز غسل بکن و پاکیزه ترین و بهترین جامعه خویش را بپوش و با بهترین بوها خود را خوشبو ساز .نوروز و پاشیدن آب به یکدیگردر گذشته رسم بر این بود که در روز نوروز مردمان به یکدیگر آب می پاشیدند و شادمانی می کردند . ابوریحان بیرونی در این مورد می گوید : سلیمان باد را امر کرد که او را با وسیله آسمان پیمایش ، پرواز دهد در این هنگام پرستویی پیش آمده و بدو گفت : در این آسمان از برای من کاشانه ای است چند تخم در آن که امید من است . از آنسوتر رو که کاشانه مرا در هم مشکنی سلیمان خواهش او را پذیرفته و مسیر خود را کج کرد و از سوی دیگر رفت چون این کرد پرستو برای قدردانی ، از جایی مقداری آب آورد و بر روی سلیمان پاشید و یک ران ملخ نیز بدو داد . این ماجرا به روز نوروز اتفاق افتاد و همین شد سرآغازی برای به وجود آمدن این رسم که به هنگام نوروز مردمان به روی یکدیگر آب پاشیده و هدیه ها رد و بدل کنند در مورد فلسفه پاشیدن آب به یکدیگر در روز نوروز در گذشته ، مرحوم مجلسی از امام جعفر صادق (ع) نقل می کند که : و این روزی است که خدا حیات بخشد چندین هزار کس را که از مرگ گریختند یعنی از طاعون و به یک دفعه خداوند قهار ایشان را می راند پس بعد از مدت ها که استخوان شده بودند پیغمبری از پیغمبران خدا بر آن استخوان ها گذشت و از پروردگار خود سوال کرد که به او بنماید که چگونه این استخوان های پوسیده را زنده می گرداند . پس خدا وحی فرستاد به سوی او که آب بریزد بر استخوان های آنها در همان جاهای خود که هستند پس چنین کرد و همه به قدرت الهی زنده شدند و به این سبب سنت شد که آب بر یکدیگر بریزند و در این روز غسل کنند . در مقابل این روایات ایرانیان نیز داستانی کهن دارند که از این قرار است : نخستین کسی که پیش از مسیح در گهواره سخت گفت « زو » از سلاطین پیشدادی ایران بود . در این هنگام قحطی و خشکی فراگیر بود و مردم در عسر به سر می بردند . و به همین خاطر « زو » در گاهواره به سخن آمده و از خداوند درخواست کرد که به مردم رحمت آورد . پس از درخواست وی باران بسیار فرود آمد و مردم و زمین ها سیراب گشتند . پس از این واقعه مردم این روز را نوروز نامیدند و هر سال فرا رسیدن آن را جشن گرفته و شادی ها کردند و بر روی یکدیگر آب ها پاشیدند .
پیشواز عید:
حدود بیست روز مانده به فرا رسیدن نوروز ، کم کم بوی بهار و عید در کوچه و بازار و خانه و کاشانه می پیچید و جنب و جوش عجیبی سراسر جان مردم را فرا می گرفت . مردم همگی آستین همت بالا زده و به غبار روبی خانه و کاشانه مشغول می شدند غبار حاصل از گذشت سالی و سیاهی زمستان را از چهره ارسی ها ، طاقچه ها ، خورشیدی ها و از روی در و دیوار تمامی قسمت های خانه ، مطبخ خانه ، مهتابی ها ، اطاق های سه دری و پنج دری ، اطاق های زاویه ، پستوها ، راهروها ، هشتی ها و خلاصه همه جا ، پاک می کردند پدر و مادرها به فکر تهیه رخت عید بچه ها بودند و بچه ها از شوق لباس های تازه و گرفتن عیدی بیقرار ، بازار نیز رنگ دیگری به خود می گرفت و سر و صدای بسیار از سراسر بازار به گوش می رسید . از جلمه کاسبانی که از همه بیشتر سرشان شلوغ می شد کلاه دوزها ، بزازها ، رزازها و کفاش ها بودند در روزهای نزدیک عید ، عده ای به منظور کسب و شادکردن مردم ، با نام حاجی فیروز در کوچه و خیابان ها به راه می افتادند این افراد با چهره هایی که آن را سیاه کرده بودند و لباس های رنگارنگ بر تن و کلاهی به سر و به همراه داریه زنگی که در دست داشتند و نواختن آهنگ های خود اشعاری را نیز می خواندند که موجبات شادی مردم را فراهم می آورد . با انجام این کارها به در دکان ها و جلوی مردم رفته و بابت شادکردن آنها پولی دریافت می کردند از جمله اشعاری که حاجی فیروزها می خواندند این دو سه بیت از محبوبیت بیشتری برخوردار بود . حاجی فیروزه ، بله سالی به روز ، بله ارباب خودم سلام و علیکم ارباب خودم سرتو بالا کن ارباب خودم اخماتو واکن ارباب خودم بزبز قندی ارباب خودم چرا نمی خندی حاجی فیروزه بله سالی یه روزه بله .
تحویل سال نو:
به هنگام تحویل سال همه اعضای خانواده جامه های تازه خود را پوشیده و دور سفره هفت سین گرد می آیند . پدر بزرگ و مادربزرگ در بالای سفره و پس از آنها پدر و مادر و فرزندان در کنار سفره می نشینند . عقیده بر این است که به هنگام تخویل سال همگی باید به آینه نگاه کنند و پس از آن بزرگترین فرد خانواده قرآن را برداشته و اندکی از آن را می خواند . قبل از تحویل سال همه اعضای خانواده دعای تحویل سال را بارها زیر لب زمزمه می کنند : یا مقلب القلوب والابصار ، یا مدبر اللیل و النهار ، یا محول الحول و الاحوال ، حول حالنا الی احسن الحال . از دیگر عقاید این است که آینه ای را به صورت خوابیده در سفره قرار داده و تخم مرغی را روی آن قرار می دهند و می گویند که به هنگام تحویل سال این تخم مرغ تکان می خورد . این عقیده از آنجا سرچشمه می گیرد که قدما می گفته اند کره زمین بر روی شاخ گاوی قرار گرفته است و هر گاه که گاو خسته می شود کره زمین را از یک شاخش به سمت دیگر پرتاب می کند و این مواقع همان زمان تحویل سال است هنگام تحویل سال توپی شلیک می شد که از صدای آن همه متوجه تحویل سال نو می شندند که از صدای آن همه متوجه سال نو می شدند و آنگاه همگی به روبوسی مشغول شده و فرا رسیدن سال جدید را به یکدیگر تبریک می گفتند و پس از آنکه بزرگترها عیدی های کوچکترها را که معمولاٌ سکه و یا اسکناس بوده است از لای قرآن کریم درآورده و به آنها می دادند . پس از آن ، بسته به هنگام تحویل سال که اگر روز باشد فوراٌ افراد کوچکتر فامیل به دیدن بزرگترها رهسپار می شوند و معمولاٌ ناهار یا شام روز اول عید را در منازل بزرگان خویش صرف می کنند باز این عقیده حکمفرماست که در روز اول عید باید رشته پلو خورد تا به این وسیله در سال جدید سر رشته کارها دستشان آمده و تا پایان سال از دستشان خارج نشود .
سمنو پزان :
قبل از فرا رسیدن نوروز یکی از اعمالی که کمابیش در گوشه و کنار انجام می شد مراسم سمنو پزان بود پختن سمنو با آداب خاصی انجام می شد و این سمنو پزان نه تنها قصدی بود برای درست کردن یکی از اجزای سفره هفت سین ، بلکه نذری بود برای برآورده شدن حاجات همچنین گذشتگان بر این عقیده بوده اند که سمنو توان و نیروی مرد خانه است و اگر به هنگام نوروز در خانه ای درست نشود . در سال جدید مرد خانه خواهد مرد نذری ها برای برآورده شدن نیازها و دست حاجتی به سوی خدا و معصومین و امامزاده ها بود . هر نوع نذری معمولاٌ به یک موضوع اختصاص داشت . مثلاٌ پختن شله زرد اختصاص به امام حسن (ع) ، آش شله قلمکار ویژه امام زین العابدین (ع) و سمنو نیز به فاطمه زهرا (س) اختصاص داشت . به عنوان مثال ، زنی برای بچه دار شدن و یا مادری برای گشایش بخت دخترش ممکن بود که چنین نذرهایی بکند نذر کنندگان هنگام خواستن حاجت خود چند سالی را مشخص و نیت می کنند که در صورت برآورد شدن خواهششان این چند سال را اقدام به پختن غذای مورد نظر بنمایند و گاهی هم زنان پیش از آنکه آرزویشان برآورده شود نذر خود را انجام می دادند عده ای از زنان که به خاطر دلایلی امکان پختن سمنو را نداشتند نذر می کردند که در پختن سمنوی کس دیگری که اقدام به این کار می کند شریک شوند و با او مساعدت کنند به عنوان نمونه نذر می کردند که بادام یا گندم سمنوی فلان خانم را تأمین نماید و برای صاحب سمنو پیغام می فرستادند که نذر ما فلان چیز است پس به هنگام پختن سمنو ما را هم خبر کنید .سفره هفت سینچیدن سفره هفت سین از دیرباز از مراسم جداشدنی نوروز به حساب می آمده است معمولاٌ ساعتی به تحویل سال مانده ، ترتیب چیدن سفره هفت سین داده می شود . سفره هفت سین سفره ای است که در آن هفت نوع خوردنی که اول اسم آنها با سین شروع می شود در آن چیده می شود و علاوه بر آنها چیزه های دیگری نیز وجود دارد که بر سفره به نیات گوناگون گذشته می شود که از نعمت های خوردنی خداوند به شمار می آید از آن جمله : سماق ، سیر ، سنجد ، سیب ، سمنو ، سبزی ، سرکه و برای تبرک یک سکه صاحب الزمان ، همچنین اشیاء دیگری نیز علاوه بر خوردنی ها بر سر سفره نهاده می شود مانند : آینه شمعدان ، شمع ، قرآن کریم ، ماهی قرمز ، سبزه ، تخم مرغ رنگ کرده ، کاسه آب ، نقل و نبات و شیرینی.
نذری پزان :
یکی از مراسم و آداب مردم تهران قدیم ، پختن و توزیع انواع نذری ها میان اهل محل بود این نذرها عبارت بودند از پلو خورش ، شله زرد ، آش شله قلمکار ، حلوا به اضافه شربت و سایر مخلفات ، نذری پلو عبارت بود از پلوی ساده که گوشت و ادویه خورشت آن می گردید و وقتی آماده می شد تقسیم آن یا به وسیله قابلمه با بادیهای مسی بود و یا اینکه وقتی فقرا به در خانه نذری پز می آمدند پلو را در یک نان سنگک ریخته به دست طرف می دادند . عده ای هم بودند که علاوه بر اینها آش شله قلمکار و یا آش رشته و شله زرد نذر می کردند و بعضی هم بودند که فقط نان و ماست نذری آنان بود . بعضی از خانواده ها سمنو نذر می کردند و طرز پخت آن عبارت بود از مقداری گندم سبز شده که مقداری آرد به آن اضافه کرده و بعد فندق و بادام و گردوی پوست دار در آن می ریختند . نکته قابل ذکر این است که جماعتی از مردم تهران قدیم بودند که قبل از پختن نذری یک دیگ بزرگ در حالی که سینی بزرگی بر روی آن قرار داده بودند در جلوی خانه خود می گذاشتند تا هر کسی که میل دارد برای کمک به پختن آش نذری پولی به سوی سینی بیاندازد
تهران کهن :
تهران در شمال شهر ری واقع است و دارای باغهای فراوان و میوههای متنوع ودرختان زیبا میباشد و همچنین آب و هوای خوش دارد. پس از آنکه شهر ری دو بار مورد حمله مغولان قرار گرفت اهالی آن رو به بلاد دیگر منجمله تهران نهادند. کهنترین سند فارسی موجود درباره نام تهران نشان دهنده این مطلب است که تهران پیش از سده سوم هجری قمری وجود داشته است و همچنین در نوشتههای تاریخنگارانی چون ابن اسفندیار، عمادالدین زکریای قزوینی و حمدالله مستوفی و برخی دیگر همگی معترفند که تهران دارای محلاتی بوده که در زیرزمین ساخته شده بود و اهالی آن در زیرزمین بیتوته میکردند.
تهران افشاریه:
پس از فروپاشی صفویه و به روی کارآمدن افشاریه و به خصوص در زمان نادرشاه که پادشاهی خود را مشهد و خراسان قرار داده بود . تهران اهمیتی ثانوی یافت و شاه حکومت تهران را در سال 1253ه.ق به پسر ارشدش رضاقلی میرزا سپرد .
تهران در عصر ایلخانیان مغول :
در زمان حمله مغول شهر ری ویران شد و انبوهی از جمعیت آن قتل عام شدند . سپس گروهی از مردم این شهر به سوی قریه تهران مهاجرت کردند . کوشش هایی که ایلخان غازان ( 703-694ه-ق ) برای عمران شهر ری انجام دادند با شکست مواجه شد و ورامین نیز سرانجام به صورت تلی از خاک درآمد . اما تهران در قرن هشتم و نهم قمری از این رویداد به تدریج سود برد . سفیر اسپانیا نخستین جهانگرد غربی که از تهران یاد کرده است در حالیکه برای ملاقات تیمور لنگ در سفر به سمرقند از تهران گذر می کرده شهر را بسیا وسیع و دلپذیر یافته و نوشته است که در یک قصر به او مسکن داده اند . این بنا بزرگترین ساختمان شهر بوده و تیمور لنگ هنگام عبور از تهران در این مکان فرود می آمده است . این قصر نخستین بنای معظم تهران است که در متون از آن یاد شده است . منتهی الیه جنوب شرقی تهران در قرن نهم تقریباٌ در نزدیکی محلی بود که در حال حاضر بقعه سید اسماعیل در آن قرار دارد . محله چاله میدان فعلی به همراه امامزاده یحیی مرز شمال شرقی شهر را تعیین می کرده است . اقامتگاههای زیرزمینی ، خانه ها و بستانها با گردش به سمت غرب ، تا آنسوی امامزاده یحیی امتداد می یافتند و تا محل کاخ کنونی گلستان پیش می رفتند . این بخش ضلع شمال غربی مجتمع شهری عصر تیموریان را تشکیل می داده است .
تهران صفوی:
اهمیت و آبادانی و رونق تهران از زمان دودمان صفوی آغاز گردید. چون نیای بزرگ صفویان بنام سید حمزه در شهر ری مدفون بوده و هم به جهت وجود باغهای وسیع و آب گوارا و چنارهای بلند و زیبا، شاهان صفوی هر چند یک بار بدانجا روی میآوردند و بدین ترتیب تهران مورد توجه پادشاهان صفوی بویژه شاه تهماسب یکم واقع گردید و وی دستور ساختمان بارویی به دور شهر را داد که دارای چهار دروازه و ۱۱۴ برج به تعداد سورههای قرآن بود و برای بنای حصار شهر از دو منطقه داخل شهر خاکبرداری انجام شد که بعدها این دو منطقه به چاله حصار و چاله میدان معروف شدند. حدود تقریبی نخستین حصار شهر تهران از جنوب به خیابان مولوی و حاج ابوالفتح، از سوی شرق به خیابان ری، از غرب به خیابان شاهپور (وحدت اسلامی) و از شمال به امیرکبیر و سپه (امام خمینی) محدود میشد و محوطه ارگ تهران در میانه شمالی شهر قرار داشت و خندقی نیز به دور حصار کشیده شده بود و محلههای عمده درون حصار شامل بازار، عودلاجان، سنگلج، ارگ، چالهمیدان و چالهحصار میشده است. محدوده درون حصار حدود ۴ کیلومتر مربع بوده و درازی باروی دور آن در کتابهای معتبر حدود ۶ هزار گام نگاشته شده است و فضای بیرون از حصار شامل باغها و کشتزارهای پهناوری بوده که امروزه همگی به محدودههای شهری تهران مبدل گردیده اند. پس از استقرار خاندان صفوی در قزوین و سپس در اصفهان، تهران از رشد و گسترش بازمانده و بی توجهی شاه عباس اول به تهران نیز خود به این مسئله افزود زیرا که وی در سال ۹۹۸ که رهسپار جنگ با عبدالمومن خان ازبک شد در تهران به سختی بیمار گردید و ناگزیر از سرکوبی به موقع ازبکان بازماند و در نتیجه ازبکها مشهد را گرفتند بدان جهت خاطره تلخی از تهران به دل گرفت و نسبت به پیشرفت و رشد آن بی توجه ماند.در روزگار واپسین پادشاهان صفوی برخی اوقات تهران مقر موقتی دربار گردید و حتی شاه سلیمان در آنجا کاخی بنا نهاد و در زمان سلطان حسین صفوی که همزمان با حمله افاغنه در تهران بسر میبرده برابر یورش افغانها به سختی ایستادگی نموده و تلفات سنگینی را به نیروهای اشرف افغان وارد ساخت اما سرانجام تهران سقوط نمود و افغانها نیز به جهت گرفتن انتقام شهر را ویران کردند و بعدها پس از راندن افغانها، شاه تهماسب دوم به تهران بازگشت و در زمان نادرشاه افشار تهران ازنو نام و نشانی یافت و وی فرمان داد که انجمنی از همه دین شناسان شیعه و سنی در آنجا تشکیل شود و آنان اختلافات دیرینه خویش را کنار گذارند و موجبات یکپارچگی اسلام را فراهم آورند.
تهران قاجاری :
بعدها با سرنگونی افشاریان، تهران در گستره نفوذ قاجارها که رقیب کریمخان زند بودند درآمد و در طی جنگ و کشاکش میان خان قاجار و کریمخان لشکر قاجار تارومار شد و کریمخان با لشکر خویش وارد تهران گردید و ظاهراً قصدش این بود که تهران را پایتخت خویش کند بدان سبب که ساختمان دیوانی را در آنجا بنا نهاد و به فرمان او برج و باروی شهر تعمیر گردید و ارگ سلطنتی نیز بازسازی شد.پس از مرگ کریمخان زند آقا محمدخان پس از نبرد سختی که با لطفعلی خان زند داشت بر کشور چیره گردید و تهران را در آغاز سده سیزدهم و به سال ۱۰۲۴ پایتخت خویش قرار داد و از آن پس تهران دارالخلافه (به معنی پایتخت) نامیده شد.در طول روزگار قاجاری تهران گسترش زیادی یافت و ساخت و سازهای فراوانی در آن انجام گرفت و در دوره سلطنت فتحعلی شاه محلات تازه و ساختمانهای چندی در تهران ایجاد گردید که از آن جمله مسجد امام خمینی (شاه)، مسجد سید عزیزالله، مدرسه مروی، قصر قاجار باغ نگارستان و لالهزار را میتوان نام برد. همچنین طول باروی شهر به ۵/۷ کیلومتر افزایش یافت و با ۶ دروازه به بیرون از شهر پیوسته گردید.در زمان محمدشاه قاجار گسترش و رونق تهران همچنان ادامه یافت و دو کوی تازه، یکی بنام عباسآباد و دیگری محمدیه به محلات تهران افزوده گشت و آب رودخانه کرج بنام نهر کرج به تهران انتقال یافت که آب روان میان بلوار کشاورز یادگار همان زمان است.در آغاز پادشاهی ناصرالدین شاه به جهت افزایش چشمگیر جمعیت دیگر فضایی برای ساخت و ساز درون حصار قدیمی باقی نمانده بود بنابراین ایجاد محلات در بیرون از حصار قدیمی انجام یافت که از آن جمله کاخهای شاهی، کوشکهای اعیانی، سفارتخانهها و منازل خارجیان همگی در بیرون از حصار ساخته شد و به کوشش اصلاحگر بزرگ ایران، امیر کبیر نهادهای چندی از جمله مدرسه دارالفنون، بازار امیر، بازار کفاشها و سرای امیر پدید آمد که خود در گسترش مکانی شهر تهران بی تأثیر نبوده است.جمعیت تهران در این دوره بیش از ۱۵۰ هزار نفر نگاشته شده است. در همین زمان نیاز به تعیین محدوده تازه شهر تهران احساس میشد و این کار نیازمند تهیه نقشهای از تهران بود. از این رو در سال ۱۲۷۵ گروهی به سرپرستی اعتضادالسلطنه با همکاری موسیو کرشیش سرتیپ و آموزگار توپخانه و دستیاری چندین نفر از شاگردان دارالفنون نقشهای از تهران تهیه کردند و این نخستین نقشه دارالخلافه تهران به مقیاس ۱:۱۰۰۰ بوده است و از آنجایی که امکانات و وسایل فنی در اختیار هیئت تهیه نقشه نبوده از اینرو فاصلهها با گام و زاویهها با تقریب اندازه گیری میشده است، بر این پایه نقشه مزبور از جهت نشان دادن شکل و موقعیت شهر و محلههای درون آن و دروازهها در نوع خود نقشه موفقی بوده و چهره تهران قدیم را کاملاً در برابر دیدگان مجسم میسازد
آمار شهر:
پس از تهیه نخستین نقشه تهران، از نو در سال ۱۲۸۴ با همکاری مهندس بوهلر فرانسوی و تعدادی از مهندسان و معماران ایرانی نقشه دیگری از تهران طرح ریزی شد که در آن پیرامون شهر را به وسیله خندقها و باروهای نو به شکل هشت ضلعی و با ۱۲ دروازه محدود ساختند که ارتباط داخل و خارج شهر از طریق این دروازهها صورت میپذیرفته است. دروازههای مزبور به ترتیب شمیران، دولت، یوسف آباد، دوشانتپه، دولاب، خراسان، باغشاه، قزوین، گمرک، حضرت عبدالعظیم، دروازه غار و خانیآباد نامیده شدند. مقارن سال ۱۳۰۵ مهندس عبدالغفار نجم الملک معلم ریاضیات مدرسه دارالفنون با دستیاری عدهای از معلمان دیگر و بیست نفر شاگردان مدرسه مزبور از شهر جدید به مقیاس ۱:۲۰۰۰ نقشه برداری کردند و محیط شهر را به میزان ۱۹۲۰۰ متر اندازه گیری کرده و جمعیت تهران را در حدود ۲۵۰ هزار نفر سرشماری نمودند. هیئت نامبرده برای تهیه نقشه ۴ سال وقت صرف نمودند و بالاخره در سال ۱۳۰۹نقشه تهران جدید به چاپ رسید که در سنجش با نقشههای قبل از دقت بیشتری برخوردار بوده است.امروزه بخش بزرگی از مردم تهران از مهاجران تشکیل شده است. اکثریت مهاجرین به تهران ایرانی هستند و درصد کمی از مهاجرین را مهاجرین از کشورهای دیگر همچون افغانستان - عراق - یوگوسلاوی - بوسنی و روسیه تشکیل میدهند.
تهران پهلوی:
بیگمان دگرگونیهای بنیادین در تهران از سال ۱۳۰۰ به بعد ایجاد شده است که به چهار دوره کاملاً جدا تقسیم میشود. سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ که در طی آن خندقها و دروازهها از بین رفت و شهر از چهار جهت رو به گسترش نهاد و اندکی شکل منظم و هندسی یافت همچنین ساختمانها و تأسیسات بانک ملی، وزارت امور خارجه، شهربانی کل کشور، ایستگاه راهآهن، دانشگاه تهران و ایستگاه فرستنده رادیو تهران باشگاه افسران و چند بیمارستان مربوط، به این دوره میباشد.سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ که همزمان با جنگ جهانی دوم بوده و به دلیل پیامدهای ناشی از جنگ جهانی و مسائل و مشکلات سیاسی برآمده از آن تغییرات چشمگیری در کشور پدید نیامد.سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷ که طی آن شهر تهران به سرعت توسعه یافت و ساختمانها و شهرکها و باغراهها (بلوارها)ی تازهای ساخته شد و جمعیت شهر بر پایه آمار سال ۱۳۵۵ به ۴.۳۵۰.۰۰۰ نفر بالغ گردید.
تهران پس از انقلاب :
دوره چهارم سال ۱۳۵۷ که همزمان با انقلاب 1357 خورشیدی، تغییر رژیم سیاسی کشور و حاصل آن تغییر چشمگیر در همه ابعاد جامعه بوده است که به وضوح شاهد آنیم، گسترش تهران در طی این سالها مربوط به عوامل چندی از جمله جنگ تحمیلی و مسئله جنگ زدگان، تمرکز همه امکانات آموزشی و بهداشتی، درمانی و رفاهی در تهران موجبات گسترش بی رویه جمعیت در این شهر گردیده است و دقیقاً همین امر سبب ایجاد معضلات اجتماعی و اقتصادی بیشماری را برای شهروندان تهرانی در پی داشته است که از آن جمله به اختصار میتوان آلودگی محیط زیست، راهبندانها و مشکلات ترابری شهری، پیشههای کاذب و بسیاری مسائل اقتصادی و زیستی را برشمرد.تهران مرکز کلیه وزارتخانهها و ادارات و مراکز علمی کشور میباشد و هم اکنون نمایندگیهای سیاسی بیش از ۹۰ کشور جهان در تهران و اطراف آن مانند موزه ایران باستان، کتابخانه ملی، مجموعه کاخهای پیشین، بوستانها و فضای سبز و موارد دیدنی دیگر نام برد.![](https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEj9D7LD_YrosxCYYYwgBSSbsy71FH-h9RmBkVXZ2Mow8IXD2PZYYT_LmDCCBViJVqaRknfkK7VD4gGFVLLZyKGxuSPZ0kjM_VZT4aeYITtj0fACKZhTIbN9B43epYteFH1-t2EUxPju4Bc/s200/330px-Golestan1.jpg)
![](https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEj9D7LD_YrosxCYYYwgBSSbsy71FH-h9RmBkVXZ2Mow8IXD2PZYYT_LmDCCBViJVqaRknfkK7VD4gGFVLLZyKGxuSPZ0kjM_VZT4aeYITtj0fACKZhTIbN9B43epYteFH1-t2EUxPju4Bc/s200/330px-Golestan1.jpg)
۱۳۸۶ اسفند ۵, یکشنبه
طعم 4 نوع بستنی و ویژگی شخصیتی افراد مورد علاقشون
![](https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhwNznaUKAAsXjbCNeR8FWGtU31_sNV1pM6VUVikXTNS9i5Ka2UXrfTFFLRjzw7KKUCfmOjFzl7CdzscHEXonoO55_XCGG2eMdZ3UmEO5OuiDEH-8ONSmBvSAHicpXhCFjj14PiaovwUcE/s200/bb7592-002.jpg)
جالب است بدانید که ارتباط مستقیمی بین ویژگی های شخصیتی شما و طعم بستنی دلخواهتان وجود دارد. این تست خودشناسی برپایه تحقیقات یک شرکت آمریکایی تولید کننده بستنی به نام "ادیس گراند" شکل گرفته است. پس از مدتی تیم محققان به سرپرستی دکتر آلن هیرش رئیس بخش عصب شناسی موسسه تحقیقات بویایی، چشایی شیکاگو موفق شدند به ارتباط بین شخصیت افراد و طعم بستنی مورد علاقه آنها پی ببرند.
تذکر1: بهتر است ابتدا بستنی خود را انتخاب کنید و بعد پاسخ ها را بخوانید : گزینه ها: بستنی وانیلی، بستنی شکلاتی، بستنی موزی و بستنی توت فرنگی تذکر 2: اگر چند نوع بستنی را دوست دارید تنها آن را که به سایرین ترجیح می دهید انتخاب کنید. خود را در شرایطی فرض کنید که باید بین دو نوع بستنی یکی را انتخاب کنید .... مثلا من هم بستنی شکلاتی دوست دارم و هم بستنی توت فرنگی اما اگر مجبور باشم بین آن دو یکی را انتخاب کنم، بستنی شکلاتی را ترجیح می دهم. این نشان می دهد که آن جنبه از خصوصیات شخصیتی شما پر رنگتر هستند .
وانیلی :
اگر بستنی وانیلی دوست دارید، فردی شاد و پرهیجان هستید که از روی انگیزه آنی و بدون فکر قبلی عمل می کنید. در زندگی، خطرات زیادی را می پذیرید و اهداف بزرگی در سر دارید. انتظار شما از خودتان بسیار زیاد است و از ارتباط با اقوام نزدیک خود لذت می برید. به طوری کلی شخصیتی خونگرم، پرتلاش و آرمانگرا دارید و با احساس هستید.
بستنی شکلاتی :
اگر بستنی شکلاتی می پسندید، فردی سرزنده و با نشاط، خلاق، خوش لباس، برونگرا و فریبنده هستید. زندگی شما سرشار از شور و هیجان است و به سادگی روی دیگران تأثیر می گذارید. به طور کلی، طرفداران این بستنی از این که در مرکز توجه دیگران باشند لذت می برند و گرفتار شدن در روال عادی زندگی برایشان کسالت آور است .
بستنی موزی :
اگر طعم موزی را دوست دارید، شخصی راحت هستید که مسائل را ساده در نظر می گیرید. سخاوتمند هستید و در فعالیت هایتان متعادل عمل می کنید. صداقت در شخصیت شما دیده می شود و درعین حال دلسوز و مهربانید.
بستنی توت فرنگی :
اگر بستنی توت فرنگی را انتخاب می کنید، فردی خجالتی هستید. با این حال، احساساتی نیرومند دارید. شکاک، مستبد، خود رأی و درون گرا هستید و به نکات جزئی و ظریف بسیار توجه می کنید. در قبال بسیاری از مسائل به راحتی خودتان را مقصر می دانید و در مواردی بداخلاق و بدبین می شوید. از جمله ابعاد دیگر شخصیت شما آن است که اعتماد به نفس کمی دارید
منشور حقوق بشر کورش کبیر ایران
![](https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhm14RCv3ih4bvcFLfjFo9fiAvwtZqMDH57x3emiz5egvLwm1quGMxAuVBJSTiuP7Hc5V8ke_kWc29ddU5gthUIzsoOewn6L4u9ePNHoEyXweZmOazIR0xdj9r2GpLjFeUToAc1uNnWhGw/s200/21.jpg)
مااینک به یاری اهورمزدا تاج سلطنت ایران ، بابل و کشورهای چهارگانه را بر سر گذاشته ام اعلام می کنم تا روزی که زنده هستم و اهورمزدا پادشاهی را به من ارمغان می کند کیش و آیین و باورهای مردمانی را که من پادشاه آنها هستم را گرامی بدارم و نگذارم که فرمانروایان و زیر دستان من ، کیش و آیین و دین و روش مردمان دیگر را پست بدارند و یا آنها را بیازارند .من که امروز افسر پادشاهی را بر سر نهاده ام ، تا روزی که زنده هستم و مزدا پادشاهی را به من ارزانی کرده هرگز فرمانروایی خود را بر هیچ مردمانی به زور تحمیل نکنم و در پادشاهی من هر ملتی آزاد است که مرا به شاهی خوذ بپذیرد یا نپذیرد و هرگاه نخواهد، مرا که، پادشاه ایران و بابل و کشورهای چهار گانه هستم، نخواهم گذاشت که کسی به دیگری ستم کند و اگر کسی ناتوان بود و بر او ستمی رفت من از وی دفاع خواهم کرد و حق او را گرفته و به او پس خواهم داد و ستم کاران را به کیفر خواهم رساند.من تا روزی که پادشاه هستم نخواهم گذاشت کسی مال و اموال دیگری را با زور یا هر روش نادرست دیگری از او بدون پرداخت ارزش واقعی آن بگیرد.من تا روزی که زنده هستم نخواهم گذاشت کسی، کسی را به بیگاری بگیرد و به او مزد نپردازد.من اعلام می کنم که هر کسی آزاد است هر دین و آیینی را که میل دارد برگزیند و در هر جا که می خواهد سکونت نماید و به هرگونه که معتقد است عبادت کند و معتقدات خود را به جا آورد و هر کسب و کاری را که می خواهد انتخاب نماید، تنها به شرطی که حق کسی را پایمال ننماید و زیانی به حقوق دیگران وارد نسازد.من اعلام می کنم هر کس پاسخگوی اعمال خود می باشد هیچ کس را نباید به انگیزه ای که از بستگانش خلاف کرده است مجازات کرد و اگر کسی از دودمان یا خانواده ای خلاف کرد تنها همان کس را به کیفر برسد و با دیگر مردمان و خانواده کاری نیست.تا روزی که من زنده هستم نخواهم گذاشت مردان و زنان را به نام برده یا نام های دیگر بفروشند و این رسم زندگی باید از گیتی رخت بربندد.از مزدا می خواهم که مرا در تعهداتی که نسبت به ملت های ایران و ممالک چهارگانه گرفته ام پیروز گرداند.
پیش بینی سال 87(سال موش) از دیدگاه یک چینی و کا نا دایی بنقل از جراید
![](https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgoMR9yE_tH0edqrvPDefeRVSzhsnqwI9Ebt439BYnjTq3sinpQKlIzzkWabrG-mJT_447vmLeK-NhFzi3k7j5cJV5EVdNGz4qF4t67Zw86OzYXB__N0ANVG4-5P1BumxYnjgSRb6NNM8w/s200/00030942t.jpg)
تنش، فاجعه، آشفتگي؛ به سال موش خوش آمديد
ورود به سال موش باعث شده نگراني بسياري از مردم جهان را دربرگيرد. طبق نظر روانشناسان خيلي از مردم دنيا به خاطر ورود به سال موش نگران و مضطرب بوده و در انتظار وقوع حوادث طبيعي، فاجعه و سقوط بازارهاي سهام هستند. با پايان سال خوک اهالي شرق آسيا و به خصوص چيني ها دسته دسته به سمت فالگيرها، ستاره شناسان و پيشگوها روان شده اند تا از آينده نامطمئن خود اطلاع پيدا کنند. چيني ها بر اين باورند که وقايع هر سال تحت تاثير عوامل موجود در دل زمين مانند طلا، چوب، آب و آتش تعيين مي شود.ريموند لو استاد فنگ شويي بيان داشت امسال عناصر فوق بر بالاي سطح آب قرار مي گيرند که به معني وجود عناصر مهم روي پايه هاي لغزان است. لو گفت؛ «زميني که روي آب قرار دارد نماد يانگ است که سمبل کوه، ثبات و استحکام است. اما چون در زير آن آب که نماد سستي است قرار دارد اين استحکام و ثبات متزلزل خواهد شد.»لو همچنين افزود که تقويم چيني چرخه يي 60 ساله است، بنابراين سال 2008 درست مانند سال 1948 که بسيار پرماجرا بود، بحران هاي زيادي را از سر خواهد گذراند. در سال 1948 دولت اسرائيل پايه گذاري شد و ديواري بين آلمان شرقي و غربي کشيده شد. اين دو واقعه باعث شکل گيري نزاعي طولاني بين ملت ها شد و سال هاي طولاني مردم بسياري را درگير خود کرد.تقويم قمري بر اساس وضعيت ماه پايه گذاري شده است و هر 12 سال با حيواني شناخته مي شود. فالگيرها بر اساس رابطه بين دايره البروج حيوانات و شخصيت هاي هر يک پيشگويي هاي خود را شکل مي دهند.موش اولين حيوان اين تقويم و نشانگر آغاز دوره است. لو بر اين باور است که امسال شاهد تغييرات مهمي در حکومت امريکا، روسيه و تايوان خواهيم بود. پس از سال موش نوبت به سال هاي گاو، ببر، خرگوش، اژدها، مار، اسب، بز، ميمون، خروس، سگ و خوک مي رسد.البته سال موش نمادي از عشق هم است بنابراين مي تواند باعث ايجاد رسوايي هايي هم شود،در اين سال بين آتش و آب نزاعي در مي گيرد که به معني وقوع سيل يا يک سونامي ديگر است. لو گفت؛ «دردناک ترين فجايع آبي در يک قرن اخير که عبارت بودند از غرق شدن تايتانيک در سال 1912 و توفان سونامي همه و همه در تاريخ هايي رخ دادند که در آن زمان موش داراي حضور برجسته يي بوده است.»او همچنين بيان داشت در سال 1996 بيش از 20 سقوط هواپيما بر فراز اقيانوس ها رخ داد که باعث مرگ 230 نفر شده است.لي سينگ تانگ استادي از نسل سوم مکتب فنگ شويي بيان داشت که چين در 12 ماه آينده احتمالاً با بحران کم آبي روبه رو خواهد بود. لي البته اوضاع اقتصادي بهتري را براي چين بعد از المپيک سال 2008 پيش بيني کرده است. او گفت؛ «بر خلاف سال 2008 سال 2009 اوج شکوفايي براي دولت چين خواهد بود.»اين پيشگو همچنين مدعي شده که در وضعيت سلامتي و کاري هيلاري کلينتون تغييرات اساسي صورت خواهد گرفت که به هيچ عنوان به معني به قدرت رسيدن او از لحاظ سياسي نيست. او گفت؛ «رقيب سرسخت خانم کلينتون يعني آقاي اوباما توانايي مادرزادي براي رهبري دارد و در 10 سال آينده در اوج موفقيت هاي سياسي خود قرار خواهد گرفت. احتمال دارد او برنده انتخابات رياست جمهوري نوامبر امريکا باشد.»
=============================================
روزنامه آمريكايي ديلي نيوز با انتشار پيشگويي هاي يك زن معروف اهل تورنتو كانادا، «2008» را سال حمله آمريكا به ايران توصيف كرده است.(شما خواننده گرامی به این مهملات توجه نکنینید . آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند ) خانم نيكي (Nikki) در مصاحبه با روزنامه ديلي نيوز اظهار داشت:
روزنامه آمريكايي ديلي نيوز با انتشار پيشگويي هاي يك زن معروف اهل تورنتو كانادا، «2008» را سال حمله آمريكا به ايران توصيف كرده است.(شما خواننده گرامی به این مهملات توجه نکنینید . آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند ) خانم نيكي (Nikki) در مصاحبه با روزنامه ديلي نيوز اظهار داشت:
2008، سالي سرشار از بلا و مصيبت خواهد بود. فهرست پيشگويي هاي وي براي سال جاري ميلادي به شرح زير است:
۱ - دو هواپيما در فرودگاه \"كندي\" به هم برخورد مي كنند و يك فاجعه فضايي ديگر نيز رخ مي دهد. ۲ – عملياتي تروريستي در جريان بازي هاي المپيك پكن به وقوع مي پيوندد. ۳ - توفاني ميامي آمريكا را در مي نوردد. ۴ – آمريكا به ايران حمله مي كند. 5 - جان ادواردز در پي استعفاي هيلاري كلينتون از نامزدي رياست جمهوري آمريكا به دليل مشكلات جسماني، به كاخ سفيد راه مي يابد. 6 - پرنس ويليام يا پرنس هري از خاندان سلطنتي انگليس ربوده مي شوند. 7 - جورج كلوني هنرپيشه هاليوود در اين سال ازدواج كرده و بچه دار مي شود. 8 - پنه لوپه كروز بازيگر مشهور اسپانيايي تبار به فعاليت هاي سياسي در اسپانيا روي مي آورد. 9 - شون پن بازيگر مشهور سينما در جريان سفر به خاورميانه زخمي مي شود. 10 - درماني نو براي ناشنوايي كشف مي شود. 11 - جنين انسان شبيه سازي مي شود. اين پيشگو ادامه داد:
گرچه امسال مملو از بلايا و فجايع خواهد بود، اما سال 2009 به سوي آرامش بيشتري سوق مي يابد. به نوشته روزنامه ديلي نيوز، پيشگويي هاي اين زن به نظر عجيب مي رسد اما بايد اين نكته را در نظر گرفت كه وي در آوريل سال 2001 نيز برخورد دو هواپيما به مركز تجارت جهاني (واقعه 11 سپتامبر) و مرگ استيو ايروين شكارچي تمساح و يكي از چهره هاي سرشناس استراليايي را درست پيش بيني كرده بود. اين در حالي است كه برخي پيش گويي هاي وي براي سال 2007 درست از آب در نيامد كه از آن جمله مي توان به مرگ فيدل كاسترو رهبر كوبا، وقوع انفجار در مركز راكفلر نيويورك اشاره كرد
۱۳۸۶ بهمن ۳۰, سهشنبه
خودشناسی در ده مرحله
![](https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgF4-SEALpI7Xmf6r7S-0FPsE4ShV5fVZx8ABmgKJURzXKawleunBm68EDrEhkfXR2fYnCo0Sz-MTuTCJ-QFAsXXg07UVt1LBYQmEBs3GMAPLbq6mbTUXAAD5UauOLnGSji3HeN1dl-FJc/s200/0b331192-77ab-4b1d-b6d5-b8cf35077c1e_t.jpg)
اين آخرين و استانداردترين تست شخصيت شناسي است كه اين روزها در اروپا بين روانشناسان در جريان است. پاسخهايش هم اصلا كار دشواري نيست. كافي است كمي به خودتان رجوع كنيد. يك كاغذ و قلم هم كنار دستتان باشد كه بتوانيد امتيازهايي كه گرفتهايد را جمع بزنيد. حاضريد؟ پس شروع كنيد:
1) چه موقع از روز بهترين و آرام ترين احساس را داريد؟
الف) صبح ب) عصر ج) شب
2) معمولا چگونه راه مي رويد؟
الف) نسبتا سريع، با قدمهاي بلند
ب) نسبتا سريع، با قدمهاي كوتاه ولي تند و پشت سر هم
ج) آهسته تر، با سري صاف روبرو
د) آهسته و سر به زير
ه) خيلي آهسته
3) وقتي با ديگران صحبت ميكنيد:
الف) مي ايستيد و دست به سينه حرف مي زنيد
ب) دستها را در هم قلاب ميكنيد
ج) يك يا هر دو دست را در پهلو مي گذاريد
د) دست به شخصي كه با او صحبت ميكنيد مي زنيد
ه) با گوش خوب بازي ميكنيد، به چانه تان دست مي زنيد يا موهايتان را صاف ميكنيد.
4) وقتي آرام هستيد چگونه مي نشينيد؟
الف) زانوها خم و پاها تقريبا كنار هم
ب) چهار زانو ج) پاهاي صاف و دراز به بيرون د) يك پا زير ديگري خم
5) وقتي چيزي واقعا براي شما جالب است چگونه واكنش نشان مي دهيد؟
الف) خنده اي بلند كه نشان دهد چقدر موضوع جالب بوده
ب) خنده اما نه بلند ج) با پوزخند كوچك د) لبخند بزرگ ه) لبخند كوچك
6) وقتي وارد يك مهماني يا جمع مي شويد:
الف) با صداي بلند سلام و حركتي كه همه متوجه شما شوند وارد مي شويد
ب) با صداي آرامتر سلام ميكنيد و سريع به دنبال شخصي كه مي شناسيد مي گرديد
ج) در حد امكان آرام وارد مي شويد و سعي ميكنيد به نظر سايرين نياييد
7) سخت مشغول كاري هستيد بر آن تمركز داريد اما ناگهان دليلي يا شخصي آن را قطع ميكند:
الف) از وقفه ايجاد شده راضي هستيد و از آن استقبال مي كنيد
ب) به سختي ناراحت مي شويد ج) حالت بينابين اين دو حالت ايجاد مي شود.
8) كدام يك از مجموعه رنگهاي زير را بيشتر دوست داري؟
الف) قرمز يا نارنجي
ب) سياه
ج) زرد يا آبي كمرنگ
د) سبز ه) آبي تيره يا ارغواني و) سفيد ز) قهوه اي، خاكستري، بنفش
9) وقتي در رختخواب هستيد ( در شب ) در آخرين لحظات پيش از خواب در چه حالتي دراز ميكشد؟
الف) به پشت ب) روي شكم ( دمر )
ج) به پهلو و كمي خم و دايره اي د) سر بر روي يك دسته) سر زير پتو يا ملافه ...
10) آيا شما غالبا خواب مي بينيد كه :
الف) از جايي مي افتيد ب) مشغول جنگ و دعوا هستيد
ج) به دنبال كسي يا چيزي هستيد د) پرواز ميكنيد يا در آب غوطه ور هستيد
ه) اصلا خواب نمي بينيد و) معمولا خوابهاي خوش مي بينيد
----------------------------------------------------------------------
امتیاز پاسخهایتان :
سوال اول: الف (2 امتياز) ، ب (4 امتياز) ، ج (6 امتياز)
سوال دوم: الف (6 امتياز) ، ب (4امتياز) ، ج (7 امتياز)، د(2 امتياز) ، ه (1 امتياز)
سوال سوم: الف (4 امتياز) ، ب (2امتياز) ، ج (5 امتياز)، د(7 امتياز) ، ه (6 امتياز)
سوال چهارم: الف (4 امتياز) ، ب (6امتياز) ، ج(2 امتياز)، د(1 امتياز)
سوال پنجم: الف (6 امتياز) ، ب (4امتياز) ، ج (3 امتياز)، د(5 امتياز) ، ه (2 امتياز)
سوال ششم: الف (6 امتياز) ، ب (4امتياز) ، ج(2 امتياز)
سوال هفتم: الف (6 امتياز) ، ب (2امتياز) ، ج (4 امتياز)
سوال هشتم: الف (6 امتياز) ، ب(7امتياز) ، ج(5 امتياز)، د(4 امتياز) ، ه (3 امتياز)، و(2 امتياز)، ز(1 امتياز)
سوال نهم: الف (7 امتياز) ، ب (6امتياز) ، ج (4 امتياز)، د(2 امتياز) ، ه (1 امتياز)
سوال دهم: الف (4 امتياز) ، ب (2امتياز) ، ج (3 امتياز)، د(5 امتياز) ، ه (6 امتياز)، و (1 امتياز)
=============================================================
شما دوستانی که امتیازی بین 41 تا 50 به دست آوردهايد:
به خود اميدوار باشيد، ديگران شما را با نشاط، سرزنده، سرگرم كننده و جالب و جذاب مي بينند. شما دقيقا مرکز توجه جمع هستيد و از تعادل رفتاري خوبي بهرهمند هستيد. فردي مهربان، ملاحظه كار و فهميده به نظر مي رسيد. قادر هستيد به موقع باعث شادي و خوشحالي دوستانتان شويد و اسباب هل هله و خنده آنها را فراهم كنيد و در همان شرايط و در صورت لزوم بهترين كمك بر اعضا گروه هستيد.تو زندگی خصوصی شریک جنسیتون زندگی پر از لذتی رو احساس خواهد کرد.
........................ ادامه دارد........................
اشتراک در:
پستها (Atom)